King or Queen 🖤✨️
King or Queen 🖤✨️
Part 1
( فلش بک ۴۰۰ سال قبل )
دو خاندان بزرگ کیم و جئون دارای خون سلطنتی برای رسیدن به تاج و تخت با یکدیگر جنگیدند و پس از فراز و نشیب های بسیاری خاندان کیم به قدرت رسید پس از گذشت دو قرن هنگام تاج گذاری هفت امین وارث سلطنت با شورش خاندان جئون قدرت به دست انها افتاد و حکومت کیم به پایان رسیدن اما درست در این اشوب ها زمانی که همه فکر می کردند خاندان کیم تماما نابود شده وارثی از خاندان کیم فرار کرده و مخفیانه به زندگی خودش ادامه داده تا زمان موعود انتقام فرا برسد و برگرده و حق اش را پس بگیرد.
( زمان حال سال ۲۰۲۴ )
نامجون: اییییریسسس!! ( بلند )
آیریس: اوف داداش بی خیال شو خودت خوب می دونی من عاشق شغلمم درضمن هیچ علاقه ایی به مدل شدن ندارم دست از سرم برداررررر
نامجون: چرا انقدر بی توجهی خودت خوب میدونی سر صحنه های جرم پر از خون و جسده اگه اتفاقی برات بیوفته من چکار کنم؟؟ تو به فکر خودت نیستی به فکر من باش حداقل
آیریس: بازم این حرف های تکراری ، هزار بار بهت گفتم که مشکلی برام پیش نمی یاد انقدر به همه چیز گیر نده دیگه ( بی حوصله، اروم )
نامجون: ( تو ذهنش: باید مراقبش باشم اگه اتفاقی بیوفته بد میشه الخصوص که هیچی از این راز نمی دونه و نباید بدونه ام ) باشه دیگه مانعت نمیشم ولی بدون حواسم بهت هست.
ایریس: عالیه ، حالا هم باید برم اداره کلی کار دارم خدا حافظ
نامجون: برو به سلامت
Part 1
( فلش بک ۴۰۰ سال قبل )
دو خاندان بزرگ کیم و جئون دارای خون سلطنتی برای رسیدن به تاج و تخت با یکدیگر جنگیدند و پس از فراز و نشیب های بسیاری خاندان کیم به قدرت رسید پس از گذشت دو قرن هنگام تاج گذاری هفت امین وارث سلطنت با شورش خاندان جئون قدرت به دست انها افتاد و حکومت کیم به پایان رسیدن اما درست در این اشوب ها زمانی که همه فکر می کردند خاندان کیم تماما نابود شده وارثی از خاندان کیم فرار کرده و مخفیانه به زندگی خودش ادامه داده تا زمان موعود انتقام فرا برسد و برگرده و حق اش را پس بگیرد.
( زمان حال سال ۲۰۲۴ )
نامجون: اییییریسسس!! ( بلند )
آیریس: اوف داداش بی خیال شو خودت خوب می دونی من عاشق شغلمم درضمن هیچ علاقه ایی به مدل شدن ندارم دست از سرم برداررررر
نامجون: چرا انقدر بی توجهی خودت خوب میدونی سر صحنه های جرم پر از خون و جسده اگه اتفاقی برات بیوفته من چکار کنم؟؟ تو به فکر خودت نیستی به فکر من باش حداقل
آیریس: بازم این حرف های تکراری ، هزار بار بهت گفتم که مشکلی برام پیش نمی یاد انقدر به همه چیز گیر نده دیگه ( بی حوصله، اروم )
نامجون: ( تو ذهنش: باید مراقبش باشم اگه اتفاقی بیوفته بد میشه الخصوص که هیچی از این راز نمی دونه و نباید بدونه ام ) باشه دیگه مانعت نمیشم ولی بدون حواسم بهت هست.
ایریس: عالیه ، حالا هم باید برم اداره کلی کار دارم خدا حافظ
نامجون: برو به سلامت
۹۲۶
۱۳ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.