پارت 3 اوای عشق

پارت 3 اوای عشق

#کوکی

محو رقصیدنش بودم...یه دفعه ای گوشیم زنگ خورد..بار اول جواب ندادم بار دوم بازم جواب ندادم....اه این گوشی فاکی دست از زنگ خوردن بر نمیداره...اوف..
->من:الو....
->ناشناس:چرا جواب نمیدادی..تو مال منی تو عاشق منی
->من:خانم من شمارو نمیشناسم اشتباه گرفتین...
->ناشناس:نه درست گرفتم مگه تو جونگ کوک نیستی؟؟
->من:خودمم..ولی مزاحم نشید
->ناشناس:یاا میگم من دوست دخترتم..
زود بلاکش کردم واییی از دست این فن های توهمی...
درست از سر ادم بر نمیدارن...
رفتم داخل دیدم هیچ کس نمونده بود
خیلی ناراحت شدم چون اجرای دختر رو از دست دادم..اوف خدایا
داشتم از کنار اتاق رکورد میگذشتم که یه صدای خیلی ارامش بخش بگوشم رسید...داشت اهنگ بیلی ایلیش رو میخوند
خیلی منظم نت هارو میخوند وایی خیلی عالیه ...
#روکسانا
کمپانی بهمون گفت بعد دو روز نتایج معلوم میشه منم خیلی استرس داشتم بخاطر همین رفتم اتاق رکورد و شروع کردم به خوندن اهنگlovliy بیلی ایلیش همیشه این اهنگ بهم ارامش میداد خیلی عجیب بود......
(فلش بک سال 2010)
->من:مامان..میخوام بپرم تو استخر .....
->مامانم:دخترم...نه نمیشه نباید بری باشه
-> من:چرا...مامان من پریدم
->مامانم:دخترمممم ..نه این استخرررر..نیستت ....این دریاست.
->من:مامانن...نمیتونم نفس بکشمم....
->مامانم:اومدمم.........
چند ساعت بعد
-من:مامان نه ...کجایی مامان ...تروخدااا.. مامانی جون کجایی چرا هیچی نمیگی...مامانننننننننننننننن......
(زمان حال).....

ادامه پارت بعد...



#تکست_خاص #love #عشق