دلمبرایمنهقبلاتنگشده

دلم‌برای‌منه‌قبلا‌تنگ‌شده..
ادمی‌که‌بی‌بهونه‌خوشحال‌بود‌و‌میخندید..
ادمی‌که‌به‌سختی‌میشد‌اشکش‌رو‌دید..
ادمی‌که‌امیدوار‌بود..
آدمی‌که‌پرانرژی‌بود..
ادمی‌که‌میتونست‌حال‌همرو‌خوب‌کنه..
آدمی‌که‌همیشه‌دورش‌شلوغ‌بود..
ادمی‌که‌نمیتونست‌اشک‌کسیو‌ببینه..
ادمی‌که‌همیشه‌سرحال‌بود..
ادمی‌که‌قدرت‌و‌توان‌داشت..
ادمی‌که‌با‌سختیاش‌مبارزه‌میکرد..
ادمی‌که‌نمیشد‌به‌همین‌راحتیا‌شکستش‌داد..
اما‌اون‌ادم‌الان‌خیلی‌خستس!!
نه‌تنها‌جسمی..بلکه‌روحش‌هم‌خستست..
دیگه‌نمیتونه‌بجنگه..
نمیتونه‌با‌سختیاش‌مبارزه‌کنه..
زود‌از‌پا‌در‌میاد..
کسیو‌نداره..
قوی‌نیست..
خوشحال‌نیست..
دلش‌پره‌و‌همش‌گریه‌میکنه..
افسرده‌شده..
انرژی‌نداره..
امیدی‌نداره..
دلم‌برای‌خودم‌میسوزه!!
خیلی‌داره‌اذیت‌میشه..
شاید‌نتونه‌ادامه‌بده..
داره‌شکست‌میخوره..
ولی‌از‌طرفی‌هم‌به‌خودم‌افتخار‌میکنم!!
چون‌تونستم‌تا‌اینجا‌پیش‌برم‌و‌مبارزه‌کنم..
چون‌تونستم‌بجنگم..
ولی‌دیگه‌نمیتونم..
برای‌اینهمه‌خسته‌بودن‌زیادی‌بچه‌نیستم؟!
#شاید‌ابدی
......