پارت ۳۵

پارت ۳۵
دیا، ارسلان اون کفش که پاپیون داره خوبه
ار، آره وایسا بگم سایزت رو بیاره
ببخشید این کفش که پاپیون داره رو میدی ( مثلا یه سایزی گفت )
فروشنده، بله بفرمایید
ار، مرسی بیا
دیا، نشستم روی صندلی کفش رو بپوشم ارسلان گفت
ار، میخوای کمک کنم
دیا، آره کفش رو پوشیدم خیلی قشنگ بود
ار، چقدر تو پات قشنگه خودت دوسش داری
دیا، آره
ار، همین پس
دیا، هوم
ار، باشه همین رو برمی‌داریم
فروشنده، قابل نداره رمز
ار، ۲۸۰۵
دبا، دیگه همچی رو گرفتیم از پاساژ رفتیم برین دیدیم هوا داره تاریک میشه شده
چقدر زود
ار، آره خیلی خسته شدم بریم خونه
دیا، بریم چیزه ارسلان
ار، جانم
دیا، میشه بریم سونوگرافی
ار، برای چی آهان باشه بریم
رفتیم سونوگرافی
دکتر، سونوگرافی برای چیه
ار، بچه
دکتر، عزیزم دراز بکش
دیا، دراز کشیدن
دکتر، عزیزدلم آخی
ار، دکتر چی شد
دکترهمسرتون ۲ هفته هست که بارداره شما تازه فهمیدید
ار، بله امروز تازه صبح فهمیدیم مشکلی برای همسرم یا بچم افتاده
دکتر، نه هیچ مشکلی نیست هر دو حالشون عالی فقط استرس و ناراحتی براش خوب نیست
ار، مرسی بریم عزیزم
دکتر، خواهش میکنم خدافظ
اردیا، خدافظ
دیا، بریم خونه خیلی خستم
ار، ماشین رو روشن کردم بعد ۳۰ مین رسیدیم خونه
دیا، رفتم اتاق لباس عوض کردم و رفتم پایین ساعت ۱۰ بود یه چیزی خوردیم بعد رفتیم اتاق خواستم بخوابم که صدای ارسلان پیچید تو گوشم
ار، اول بوس من بعد لالا
دیا، باشه
ار، آنقدر بوسش کردم که خودس فهمید چی میخوام
اونم بوسم کرد
دیا، خوبه نفسم
ار، آره شبت بخیر فرشته ی من خواب های خوب ببینی
دیا، شب توام بخیر توام خواب های خو خوب ببینی
۲ تا پارت طولانی هدیه من به شما که ۶۰ تاییم کردید دوستون دارم مرسی از همکاری تون🥰