تو مال منی
تو مال منی
پارت 2 قسمت ۲
لایک و فالو یادتون نره
متفکر سری تکون دادم و گفتم: به هر حال یک سال قرار نیست جایی برم پس اینکارو میکنم خانم
لبخندی زد و گفت:الان برمیگردم...
سرم و تکون دادم و منتظر موندم...
با یه خودکار و برگه اومد: بعد خوندن اگه موافق بودی اینجا رو امضا کن
با خوندنش فهمیدم خیلی خوششانسم که جای خواب و غذا و حتی اجازه بیرون رفتن دارم، تضمین شده بود که آسیب جسمی هم نمیبینم، از هز نظر خوب بود، امضاش کردم و تو جام صاف شدم
_بیا بریم اول پسرم بعد اتاقتو نشون بدم...
دنبالش راه افتادم
از پله ها بالا رفتیم و همون اول پله در مشکی رنگی رو زد
صدای کلفت و بمی به گوشم رسید: بیا تو...
#𝒑𝒂𝒓𝒕_2
#𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏
ꨄ︎ #تو_مال_منی ꨄ︎
✯
پارت 2 قسمت ۲
لایک و فالو یادتون نره
متفکر سری تکون دادم و گفتم: به هر حال یک سال قرار نیست جایی برم پس اینکارو میکنم خانم
لبخندی زد و گفت:الان برمیگردم...
سرم و تکون دادم و منتظر موندم...
با یه خودکار و برگه اومد: بعد خوندن اگه موافق بودی اینجا رو امضا کن
با خوندنش فهمیدم خیلی خوششانسم که جای خواب و غذا و حتی اجازه بیرون رفتن دارم، تضمین شده بود که آسیب جسمی هم نمیبینم، از هز نظر خوب بود، امضاش کردم و تو جام صاف شدم
_بیا بریم اول پسرم بعد اتاقتو نشون بدم...
دنبالش راه افتادم
از پله ها بالا رفتیم و همون اول پله در مشکی رنگی رو زد
صدای کلفت و بمی به گوشم رسید: بیا تو...
#𝒑𝒂𝒓𝒕_2
#𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏
ꨄ︎ #تو_مال_منی ꨄ︎
✯
۱۵.۲k
۱۶ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.