رز مشکی

رز مشکی
پارت 3
+خب حالا باید دوستامو قانع کنم اونا میدوننن چه سختی کشیدم و قطعا دلشون نمیخواد که من برگردم

اسم دوستاش و عالمتاشون
تینا * ملیسا ÷ ایزابل×
ویو خودم
هلن به دخترا زنگ زد و تو بار باهاشون قرار گذاشت. قرارشون ساعت یک بود. تو بار الیور (الیور دوستشون) و دخترام قبول کردن
ویو هلن
خب الان ساعت چهار، هفت ساعت دیگه باید بار باشم تاساعت هشت کارام تموم میشه
فلش بک به ساعت هشت منشی. م
+من کارام تموم شد دارم میرم اگر مشکلی پیش اومد یا کسی اومد حتما به من زنگ بزن
م. چشم خانم خسته نباشید (تعظیم کرد)
+هزاربار گفتم نیازی نیست خدافظ
م. خدافظ دوشز
+چی گفتی (ترس و تعجب)
ویو هلن
یعنی چی منظورش ازاون حرف چی یعنی فهمیده.. نه نباید فهمیده باشه
+گفتم منظورت چی (داد)
م. م.. م.. م.. من هیچ منظور.. خاصی نداشتم چون.. دوستاتون میگفتن منم گفتم که دوست دارید به این اسم صدا شید (ترس)
+دیگه به این اسم منو صدا نزن
م. چشم خانم (ترس تعظیم)
ویو هلن
به سمت اسانسور رفتم و منتظر موندم که بیاد به ساعتم نگاه انداختم پنج مین داشتم با اون احمق حرف میزدم. فکر کردم فهمیده کم مونده بود سکته کنم
ویو خودم
هلن سوار ماشینش شد و رفت به فروشگاه تالباس و کفش بخره
فلش بک به بعد خرید
+یک ساعت دارم خرید میکنم الان رسیدم خونه خب خونه قشنگم من امده ام
ویو خودم (ویو در ویو شد)
هلن به سمت اتاقش رفت و یک ساعت لالا کرد بعد اینکه بیدار شد حمام رفت و بعد رفت غذا خورد ساعت یازده بود که رفت نشست فیلو دید ساعت یازده یود که بلند شد رفت موهاشو درست کرد و ارایش کرد و لباسهشو پوشید
فلش بک به بار
+ساعت یک یود ولی هنوز دخترا نیومده بودن پس رفتم تا نوشیدنی سفرش بدم که الیور دیدم بهش گفتم که دخترارو ندیدی گفت نه بهم گفت برو بشین الان هم نوشیدنی میگم برات بیارن دختراهم اومدن میگم بیان پیشت منم رفتم نشستم و برام ویسگی 50درصد اوردن تازه میخواستم بخورم که دخترا اومدن
÷×☆خب چی کار داری
+اروم بشینید براتون نوشیدنی سفارش دادم
×باش
÷اوکیه
☆فقط زود باش
×÷+بازم قرار (پوکر)
☆نه خونه مامانم باید برم گاوا
+بی تر ادب
+ویسگی دختراهم اومد و شروع کردم که بگم
+خب....
اسلاید 2لباس هلن
3.ارایشش برای بار
4و5کفشاش



میشه لطفا با لایک و فالوت منو خوشحال کنی



شرط برا پارت بعد 3لایک و یدونه فالور