part:اخر

part:اخر
_نترس کوچولو بیا بریم
+باش بریم
رفتیم بیرون سوار ماشین شدیم( حالا خودتون فک کنین رفتن تو دنیای انسان ها)
تو راه کلی به اونور اینور شهر نگاه میکردم انگاری 100سال ندیده بودمش دلم برای اینجا تنگ شده بود
تو راه کافه ای که همیشه با دوستام میرفتیم رو دیدم یادش بخیر بعد کلی نگاه کردن اخر رسیدیم به خونه پدر مادرم
_من اینجا میمونم تو برو
+نه بیا باهام
دستمو تو دستت کوک قفل کردم به سمت در خونه رفتیم زنگو زدم ولی کسی باز نکرد یکم موندم سرم پایین بود در باز شد به طرف نگاه کردم اون مامانم بود
+مامانی
«علامت مامانش#»
#دخترم کجا بودی میدونی چقدر دنبالت گشتیم
+(گریه همراه لبخند)
#نمیخای معرفیش کنی
+میکنم اول نمیخای مارو راه بدی تو( لبخند)
#بیا بیا تو
رفتم تو خونه مثل قبل بود دلم برای این خونه تنگ شده بود به سمت حال رفتم بابام اونجا نشسته بودو داشت فیلم میدید از پشت رفتم بغلش کردم
+بابای
علامت باباش@
@توله سگ بابا کجا بودی میدونی چقدر نگران شدیم
+ببخشید
@این اقا کیه؟
+خب این
_دوست پسرشم
@#اوووو
+«خجالت»
#خودتو معرفی نمیکنی پسرم
_جئون جون کوک هسم
#خوشبختم
+کوکی بیا اتاقمو نشونت بدم
_باش عزیزم
به سمت اتاقم رفتیم درشو باز کردم همون شکلی بود دلم برای تخت میز همیچی اتاقم تنگ شده بود
_اوووو چه خوشگله
+هوم کوکی
_جانم
+واقعا ممنونم ازت
_واسه چی عشقم
+واسه این که امدی تو زندگیم
کوک میاد جلو کمرشو میگیره
_منم خوشحالم که یه بیب کیوت همینطور سکسی دارم( سر این جر خوردم )
+اولش خبه دومیش خوشم نیومد
_هوم قرار نیس تو خوشت بیاد که
لباشو میزاره رو لباش بوسش میکنه
+دوست دارم
_منم دوست دارم
«پایان»
میدونم اخرش بد شد ولی ببخشید امید وارم تا اینجا از فیک خوشتون امده باشه