فراتر از دوستی قسمت ³²
فراتر از دوستی قسمت ³²
Felix:
" خب...عام...دیگه چه کادویی؟ "
Hyunjin:
" نترس ، استرس نگیر چیز خاصی نیست ولی از نظر من چیز خیلی خاص و مهمیه ، در واقع یه سواله که جوابش میتونه تا مدت ها بهترین کادویی باشه که تو روز تولد گرفتم "
Felix:
" بپرس مشکلی نیست جواب میدم "
Hyunjin:
" اهم اهم اهم*صداش رو صاف میکنه* لی فیلیکس میشه دوست پسرم بشی یا بهتره بگم میشه کاپم شی؟ "
Felix:
" عام...خب...آره خلاصه روز تولدته "
Hyunjin:
" اگه روز تولدم هم نبود چی ؟ بازم قبول میکردی ؟ "
Felix:
" آره ، میدونی خب یه بار داشتم همینجوری تو گوشی میچرخیدم که یه چیزی توجهم رو جلب کرد یه متن بود که خیلی وقت پیش وقتی حوصلم سر رفته بود نوشته بودم ' دوست های صمیمی میتونن هم فراتر از دوستی پیش برن و به هم عشق بورزن هم میتونن فرا تر از دوستی پیش نرن و از هم متنفر بشن و مثل یه دشمنی بشن که یه روز بهترین هم دیگه بودن ' همینطوره مگه نه ؟ "
Hyunjin:
" اوهوم ، درسته ، خوشحالم که قبول کردی ، گردنبند کاپلی هم داریم "
Felix:
" عوووو ، پس بخاطر همین بود ، دوسش دارم ، خوشگله "
Hyunjin:
" خوبه ، میای بریم کادویی که برام گرفتی رو امتحان کنیم ؟ "
Felix:
" کیک رو نمیخوری ؟ واسه تو گرفتم "
Hyunjin:
" بزار تو یخچال فردا بخورم ، فعلن ذوق کادوم رو دارم "
★Kim Yuri★:
هیونجین انقدر از جواب مثبت فیلیکس خوشحال بود که می‌خواست بال در بیاره ، با خودش می‌گفت وقتی مرحله اول رو تونسته رد کنه حتما میتونه مرحله های بعدی هم با جواب مثبت رد کنه ، حتما میتونه از نامزدی جواب مثبت بگیر ، از خواستگاری میتونه جواب مثبت بگیره ، از مادر و پدرش میتونه جواب مثبت بگیره و بعد هم بره به مرحله نیمه نهایی ازدواج و اونجا هم جواب مثبت بگیره و دوباره بپره سر پله بعد و از بچه دار شدن هم جواب بگیره و بره تو خونه بعدی ، یعنی هیونجین با این همه بلند پروازی میتونه موفق بشه و کل این مراحل رو تو خونه اول جواب مثبت بگیره و بره خونه دوم ؟
با خوندن ادامه رمان متوجه میشین که هیونجین میتونه یا نه ؟
هیونجین میدونست که باید مبارزه کنه تا بتونه فیلیکس رو به دست بیاره ، شبیه رینگ مسابقه ای بود که هیونجین با افراد مختلف در حال مبارزه برای به دست آوردن پسرکش بود ، توصیف خوبیه مگه نه ؟
ولی مگه همه ی این جواب های مثبت ابدیه ؟
هیونجین اینطور فکر میکنه ، ولی هیچ چیز ابدي نیست ، هیچ چیز همیشگی نیست ، هیچ جواب بله ای صرفا جهت موافقت نیست هیچ جواب خیر صرفا جهت موافق نبودن نیست ، یعنی این خوشحالی هیونجین چند روز دوام میاره ؟
هیج کس نمیدونه آینده قابل پیش‌بینی نیست پس نباید بخاطرش ناراحت و غمگین و افسرده بود ، گذشته قابل برگشت نیست پس نباید بخاطرش غمگین ، پشیمون و بی فکر بود و توی گذشته زندگی کرد چون باعث میشه حال از بین بره...،
Felix:
" خب...عام...دیگه چه کادویی؟ "
Hyunjin:
" نترس ، استرس نگیر چیز خاصی نیست ولی از نظر من چیز خیلی خاص و مهمیه ، در واقع یه سواله که جوابش میتونه تا مدت ها بهترین کادویی باشه که تو روز تولد گرفتم "
Felix:
" بپرس مشکلی نیست جواب میدم "
Hyunjin:
" اهم اهم اهم*صداش رو صاف میکنه* لی فیلیکس میشه دوست پسرم بشی یا بهتره بگم میشه کاپم شی؟ "
Felix:
" عام...خب...آره خلاصه روز تولدته "
Hyunjin:
" اگه روز تولدم هم نبود چی ؟ بازم قبول میکردی ؟ "
Felix:
" آره ، میدونی خب یه بار داشتم همینجوری تو گوشی میچرخیدم که یه چیزی توجهم رو جلب کرد یه متن بود که خیلی وقت پیش وقتی حوصلم سر رفته بود نوشته بودم ' دوست های صمیمی میتونن هم فراتر از دوستی پیش برن و به هم عشق بورزن هم میتونن فرا تر از دوستی پیش نرن و از هم متنفر بشن و مثل یه دشمنی بشن که یه روز بهترین هم دیگه بودن ' همینطوره مگه نه ؟ "
Hyunjin:
" اوهوم ، درسته ، خوشحالم که قبول کردی ، گردنبند کاپلی هم داریم "
Felix:
" عوووو ، پس بخاطر همین بود ، دوسش دارم ، خوشگله "
Hyunjin:
" خوبه ، میای بریم کادویی که برام گرفتی رو امتحان کنیم ؟ "
Felix:
" کیک رو نمیخوری ؟ واسه تو گرفتم "
Hyunjin:
" بزار تو یخچال فردا بخورم ، فعلن ذوق کادوم رو دارم "
★Kim Yuri★:
هیونجین انقدر از جواب مثبت فیلیکس خوشحال بود که می‌خواست بال در بیاره ، با خودش می‌گفت وقتی مرحله اول رو تونسته رد کنه حتما میتونه مرحله های بعدی هم با جواب مثبت رد کنه ، حتما میتونه از نامزدی جواب مثبت بگیر ، از خواستگاری میتونه جواب مثبت بگیره ، از مادر و پدرش میتونه جواب مثبت بگیره و بعد هم بره به مرحله نیمه نهایی ازدواج و اونجا هم جواب مثبت بگیره و دوباره بپره سر پله بعد و از بچه دار شدن هم جواب بگیره و بره تو خونه بعدی ، یعنی هیونجین با این همه بلند پروازی میتونه موفق بشه و کل این مراحل رو تو خونه اول جواب مثبت بگیره و بره خونه دوم ؟
با خوندن ادامه رمان متوجه میشین که هیونجین میتونه یا نه ؟
هیونجین میدونست که باید مبارزه کنه تا بتونه فیلیکس رو به دست بیاره ، شبیه رینگ مسابقه ای بود که هیونجین با افراد مختلف در حال مبارزه برای به دست آوردن پسرکش بود ، توصیف خوبیه مگه نه ؟
ولی مگه همه ی این جواب های مثبت ابدیه ؟
هیونجین اینطور فکر میکنه ، ولی هیچ چیز ابدي نیست ، هیچ چیز همیشگی نیست ، هیچ جواب بله ای صرفا جهت موافقت نیست هیچ جواب خیر صرفا جهت موافق نبودن نیست ، یعنی این خوشحالی هیونجین چند روز دوام میاره ؟
هیج کس نمیدونه آینده قابل پیش‌بینی نیست پس نباید بخاطرش ناراحت و غمگین و افسرده بود ، گذشته قابل برگشت نیست پس نباید بخاطرش غمگین ، پشیمون و بی فکر بود و توی گذشته زندگی کرد چون باعث میشه حال از بین بره...،
۳.۰k
۳۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.