سناریو ..
سناریو ..
( وقتی هر چقدر که با هم جر و بحث میکردید ..کم نمیآورید و جوابشونو صد برابر میدادی..),
کریس :- الان با من بودی ؟
× کدوم حرف ؟,
-پیر مرد خرفت ..
× اره خب ..حقیقت تلخه
مینهو : - هوفففف بسه دیگه بزار منم یه چیزی بگم ..
× میخواستی دعوا رو شروع نکنی گربه ی کفیث ..
- کفیث ؟
× اوهوم ....کفیث
چانگبین :( انقدر جوابشو پس دادی که تصمیم گرفت بالشت و پتوشو برداره و بره توی پارکینگ با سوسکا به جای تو بخوابه ..حداقل سوسکا انقدر فیس فیس نمیکنن مثل تو .. بیتربیت )
هیون : نه خیرم .اصنم تقصیر من نبود ..
× چرا ..دقیقا تقصیر شما بود ..نکنه میخوای بگی من بودم که توی جمع گوزیدم؟
هان : تو انقدر زبون داشتیو من نمیدونستم ؟
× اره خب ..با گذشت زمان توی رابطه فرد میتونه اطلاعاتی بیشتری از طرف کسب کنه ..که تو هم تا آلان تونستی میزان فوش هایی که بلدم رو متوجه شی ..
فلیکس : هوفف الهی هر چی چین و چروکه رو صورت چان هیونگ بیوفته ..
× وااا ..به اون بیچاره چیکار داری ؟
- اگه تو رو بهم معرفی نمیکرد الان انقدر ...پیر نمیشدم از دستت ..
سونگمین :( واقعا فکر کردی میتونی باهاش دهن به دهن بشی ؟ با یک حرکت قشنگ توی کیسه زباله کردتت و زنگ زد سطل آشغالی بیاد ببرتت ..)
جونگین: ( میخواستی آب بخوری که با قلوپ اول پرید تو گلوت ..
- آخخخ .الهی شکر ..آهم دامنتو گرفت ..دخترک شتر مرغ ..)
( وقتی هر چقدر که با هم جر و بحث میکردید ..کم نمیآورید و جوابشونو صد برابر میدادی..),
کریس :- الان با من بودی ؟
× کدوم حرف ؟,
-پیر مرد خرفت ..
× اره خب ..حقیقت تلخه
مینهو : - هوفففف بسه دیگه بزار منم یه چیزی بگم ..
× میخواستی دعوا رو شروع نکنی گربه ی کفیث ..
- کفیث ؟
× اوهوم ....کفیث
چانگبین :( انقدر جوابشو پس دادی که تصمیم گرفت بالشت و پتوشو برداره و بره توی پارکینگ با سوسکا به جای تو بخوابه ..حداقل سوسکا انقدر فیس فیس نمیکنن مثل تو .. بیتربیت )
هیون : نه خیرم .اصنم تقصیر من نبود ..
× چرا ..دقیقا تقصیر شما بود ..نکنه میخوای بگی من بودم که توی جمع گوزیدم؟
هان : تو انقدر زبون داشتیو من نمیدونستم ؟
× اره خب ..با گذشت زمان توی رابطه فرد میتونه اطلاعاتی بیشتری از طرف کسب کنه ..که تو هم تا آلان تونستی میزان فوش هایی که بلدم رو متوجه شی ..
فلیکس : هوفف الهی هر چی چین و چروکه رو صورت چان هیونگ بیوفته ..
× وااا ..به اون بیچاره چیکار داری ؟
- اگه تو رو بهم معرفی نمیکرد الان انقدر ...پیر نمیشدم از دستت ..
سونگمین :( واقعا فکر کردی میتونی باهاش دهن به دهن بشی ؟ با یک حرکت قشنگ توی کیسه زباله کردتت و زنگ زد سطل آشغالی بیاد ببرتت ..)
جونگین: ( میخواستی آب بخوری که با قلوپ اول پرید تو گلوت ..
- آخخخ .الهی شکر ..آهم دامنتو گرفت ..دخترک شتر مرغ ..)
۱.۱k
۲۴ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.