"لجبازی"

"لجبازی"
part:2

جیمین:انگار من از تو خوشم میاد

من رفتم تو پیاده رو اونم سوار ماشینش شد و رفت هوففف نگاهی به لباسم که گلی شده بودم کردم آخه ..... وای دیرم ام شده پس مجبورم با همین لباس ها برم

۳۰ دقیقه بعد

تا رسیدم دیدم هیچکی نیست پس واقعا دیر رسیدم
رفتم در کلاس رو زدم و در رو وا کردم
که یهو نگاهم رفت سمت استاد..چیییییی واییییی نگو که این مرتیکه ای که صبح به من زد....وایییی
اون هنوز سرش پایین بود و منو ندید که یهو گفت:

جیمین:چیکار دارید(سرش رو اورد بالا)
ا.ت:ببخشید دیر رسیدم(چپ چپ)
جیمین:تو....چون اولین باره اشکال نداره(تعجب)

رفتم سر نیمکت نشستم که گفت:

جیمین:بهت نگفتن که باید با یه لباس تمیز بیای
ا.ت:ببخشید استاد تو خیابون یه گاوی منو ندید برای همون لباسام گلی شد
جیمین:بشین(حرص)
ا.ت:مرسی
جیمین:خب یه معرفی کوچیک بکنم من پارک جیمین معلم جدید ریاضی تون هستم معلم سال پیش مریض شدن برای همون نتونستن بیان حالا هم کتاب هندسه تون رو باز کنید تا بگم یکی بیاد پای تخته ببینم تا کجا ریاضی پارسال یادش مونده
جیمین:خب صبر کنید......تو پاشو بیا پای تخته
ا.ت:کی...من
جیمین:آره اسمت چیه؟
ا.ت:ا.ت کیم ا.ت
جیمین:خب خانوم کیم پاشو بیا پای تخته

ویو ا.ت
من تو ریاضی عالی بودم پس رفتم پای تخته و تو ۱ دقیقه مسئله رو حل کردم پشماش ریخته بود فکر کرده بود چون شیطون ام درس نمی خونم

جیمین:آفرین برو بشین

۲ ساعت بعد

هوفف بالاخره تموم شد رفتم از کلاس بیرون که میا رو دیدم منو و میا دوست های صمیمی هم بودیم با اینکه اون از من ۱ سال بزرگتر بود به هر حال رفتم پیشش

میا:سلام وایییی کراش جدید زدم
ا.ت:کیه؟
میا:پارک جیمین
ا.ت:چیییییی
میا:چیه مگه خوشبحال اونایی که تو کلاس اش ان
ا.ت:معلم منه
میا:چیییی وای تو چقدر خوشبختیییی
ا.ت:بابا آخه از چیش خوشت اومده


ادامه دارد......

#بی_تی_اس #نامجون #جین #شوگا #یونگی #آگوست_دي #هوسوک #جیهوپ #جیمین #تهیونگ #جونگکوک #کیپاپ #کیدراما