💪🏻پارت ۵💪🏻

💪🏻پارت ۵💪🏻
سریع از دانشگاه رفتم بیرون و سوار ماشین شدم و آدرسو فرستاد حرکت کردم سمت مکان توی ذهنم هزارتا فکر اومد (سعی کن آروم باشی تنا نیستی ن تو ن نامجون خدا رو داریم و بچ های پشتی بانی)
ب محض اینک رسیدم رفتم داخل آدماش همه چیو از من گرفتن و منو گشتن و دستمو بستن و منو بردن پیش کیم زخمی بود منو نشوندن پیشش و رفتن
س/ک: استاد استاد😕
چشاشو باز کرد
کیم: چرا اومدی دیوونه شدی 🤬
س/ک: بهتره ب جای اینک منو دعوا کنی ب حرفام گوش کنی من دوربین بهم وصله همع چیو ضبط میکنه قبل اینک بیام اینجا رفتم اداره😉
کیم: چی تو ماموری😳
س/ک: بعله خیالت راحت بچ های پشتی بانی هستن ب محض اینک رمزو بگم میان داخل و جونگ سو و افراداشو میگیرن 😉
کیم: دختر فک پرونده باز مونده نمیکنی 😠
س/ک: آروم باش ازش اعتراف میگیرن😉
جونگ سو اومد داخل
جونگ سو: خوش اومدی دخی ابر قهرمان ما چطوره😏
س/ک: عالی کسی اینطوری از مهموناش پذیرایی نمیکنه الان چرا ما اومدیم ب این مهمونی 😕
جونگ سو: من برادر کسی ام ک کیم اونو کشت پس اونم باید بمیره 😈
ب من نزدیک شد
سونگ جو: خب من ازت خوشم اومد بهتره خوش بگذرونیم معلومه این آقا خیلی عاشقته پس بهتره جلوش خوش بگذرونیم 😉
دستشو آورد جلو دکمه لباسمو باز کنه چشامو بستم
کیم: داری چ غلطی میکنی 🤬
سونگ جو: شماساکت😏
چشمامو باز کردم اومد جلو لباشو گذاشت روی لبام کیم داشت دست و پا میزد دستشو باز کنه و اون داشت ب بوسیدن ادامه میداد و دستش رو روی گردنم میکشید
کیم: از فاصله بگیر کثافت🤬
ازم جداشد من ب کیم نگاه میکردم رفت طرف ی مشت خابوند توی صورت کیم
س/ک: ولش کن بسه خسته نشدی از اینکارات(رمز: تموم کن این مهمونی رو) 🤬
برگشت طرفم
جونگ سو: شما خفه خانم خوشگل ایرانی از وحشی شدنت خوشم اومد 😏
شروع کرد دکمه هامو باز کردن
کیم: دست کثیفتو ازش بکش نجس 🤬
نیرو پشتی بانی اومدن داخل و ب جونگ سو تیر اندازی کردن و دستگیرش کردن من دستما باز کرده بودم
کیم: تو دستاتو از کی باز کردی 😳
س/ک: بماند 😉