black life

#black_life
Part 2
ا."کلافه دستی تو موهام کشیدم در یخچال بستم رفتم نشستم تو بالکن کوچیکمون خیره شدم به آسمون "
ا،خدایااا چرا همش اینا سر من میاد اول بابام بعد اخراج الانم که نه پولی دارم نه غذا "اعصبانیتم به گریه تبدیل شد همینطور که اشک میریختم گفتم"
پول دارو های مامانو چطور بدم؟
ا،"یهو یاد اون آگهی افتادم بلند شدم رفتم سریع از تو کیفم برداشتمش لبخند رضایتمندانه ای زدم دوباره گذاشتمش تو کیفم رفتم کنار مامانم دراز کشیدم کم کم خوابم برد "
............ فردا صبح ............
ا،"با شنیدن صدای مامانم از خواب بیدار شدم "
م،ا.تتت بیدار شووو دیرت میشههه
ا،"نشستم چشمام مالیدم "
ا،هوفف خوابم میاد
م،نمیشه دختر بلند شو
ا،عیبابا "بلند شدم از جام رفتم دست صورتم شستم لباسام¹ عوض کردم برگشتم تو حال "
ا،خب من رفتم
م،عزیزم قبلش یچیزی بخور
ا،"یاد یخچال خالی افتادم" میرم سرکار همونجا یچی میخورم
م،باش مراقب خودت باش
ا،خداحافظ "رفتم بیرون خونه گوشیم و آگهی از کیفم در آوردم و شماره روی آگهی رو گرفتم"
منشی، بله فرمایید؟
ا،سلام برای آگهی استخدام مزاحم شدم
منشی،اها بله براتون آدرس میفرستم تشریف بیارید اینجا در مورد جزئیات صحبت کنیم
ا،باشه ممنون
"تلفن قطع کردم رفتم سمت ایستگاه اتوبوس بعد چند مین رسیدم که آدرس فرستاد سوار اتوبوس شدم که حرکت کرد "
منشی، بله فرمایید؟
ا،سلام برای آگهی استخدام مزاحم شدم
منشی،اها بله براتون آدرس میفرستم تشریف بیارید اینجا در مورد جزئیات صحبت کنیم
ا،باشه ممنون
"تلفن قطع کردم رفتم سمت ایستگاه اتوبوس بعد چند مین رسیدم که آدرس فرستاد سوار اتوبوس شدم که حرکت کرد ناگهان تعادلم از دست داد برا اینکه نیوفتم سریع دستم گرفتم به میله که گوشیم از دست افتاد و خورد زمین یکم که آرومتر شد خم شدم و گوشیم برداشتم نگاهی به صفحه اش کردم شکسته بود اخمی کردم"
ا،اَههه اینم شانسه من دارمم
ا،"گوشیم چپوندم تو کیفم دستم دوباره به میله گرفتم "
ا،"بعد چند مین رسیدیم از اتوبوس پیاده شدم رفتم سمت جایی که تو آدرس رسیده بود همینطور قدم زدم که متوجه شدم خودشه سرم بالا گرفتم"
ا،واو چه خفنههه
ا،"چند لحظه ای غرق تماشای نما شرکت بودم یکم بعد به خودم اومدم سریع رفتم داخل با عجله رفتم سمت میز منشی "
(ادامه پست بعد)
(اسلاید ۲ استایل ا.ت (کلا خوش استایله)
(اسلاید سوم و چهارم نمیای شرکت از بیرون و داخل)