خب فکتایی از گیومییی

خب فکتایی از گیومییی
حالا که گوشیم دستمه گفتم بزارم دیگه
خب

شانس زنده ماندن رو داشت اما چون نشانش در 27 سالگی ظاهر شد در همان روز فوت شد

پدر و مادرش در جوانیش فوت کردند
پدرش به دلیل بیماری ناشی از بیماری همه‌گیر به طرز غم انگیزی فوت کرد و مادرش، هنگام بدنیا اوردنش تحملی نکرد و جان باخت

برای همه هاشیراها مثل یه پدر بود

تنها هاشیرایی است که از شمشیر نیچرین استفاده نمیکند

سرگرمی مورد علاقش نواختن شاکاهامی یک فلوت است و گاهی اونقدری به نواختن ادامه میده تا یه پیر زن اونو بیرون بندازه (چرا یاد مدیر مدرسمون افتادم؟)

گنیا تسوگوکوی اوست
هرچند که گیومی قبول نکرد که او تسوگوکوش بشه
چون گنیا بعد از مصرف گوشت شیاطین کنترل خودشو از دست داد گیومی کمک و سرزنشش کرد و عصبی شد.
ازش خواست که سپاه رو ترک کنه اما قبول نکرد
باهم خوبن( شیپ جادید)

اغلب شب ها بخاطر یتیمان خود گریه میکند و بخاطر گذشته اش خیلی دعا میکنه

عاشق گورباهااااست مث میتسوریییی

گیومی روحیه خیلی حساسی داره و بخاطر هرچیزی گریه میکنه

نابینایی او از تولد نبود، بدلیل تبی که در کودکی گرفت نابینا شد

مورد احترام کوکوشیبو قرار گرفت که اورا با پادشاهان خیرخواه مقایسه میکرد.
هردو چیزهای مشترکی دارن
مثل دست راست اربابان بودن، قویترین در سازمان خود بودن، مسواک اجرای قوانین و تجربه بیشتر.

و البته رنگوکو تنها کسی بود که در اولین ملاقات با گیومی با او صحبت کرد، زیرا همه از او میترسیدند

خب اینم از ایییین
هعی
خوشحالم پنجشنبه جمعه رو تعطیلیم
خوشحالللللللللللم
ببینم شاید دوباره فکت گذاشتم