ادامه پارت 9

تتتت قققق تف تق صدای شیشه
دیدم هیونجین هم کلاسیک دوست دوران بچگیم البته چون اون پسر بود م من دختر دیگه کمک از هم دور شدیم
π= سلام هیون چیزی شده
بعد که دید جونگ کوک اونور نشسته زبونش بند آمد .....
!= نه بابا فقط خواستم جزوه های که بهم داده بودی رو بهت بدم همین
π= آه الان باشه باخودت اوردیشون
!= نه بابا اینقدر همشون زیاده که نتونستم با خودم بیارمشون
π=خوب باشه بعدا برام بیارمشون هیون آها نمیخواد به خودم بدی بده به مامانم اون برام نگه شون میداره باشه هیون
!=باشه .....
هیون رفت ......
#=میتونم یه سوال ازت بپرسم
π=اره بپرس😃
#=چرا بهش میگی هیون اسمش چیه چون ما تو کره اسم هیون نداریم ولی خیلی اسم ا داریم که با هیون شروع میشه 😒☹️
π=حسود خان ، باشه اسمش هیونجین دوست دوران بچگیم از بجگی باهام بوده تا الان
#=زیاد هس خوبی بهش. ندارم 😑
π=اون دوستمه کوک😌🥺

#=باشه توهم حالا نمی خواد بقض کنی 😊😒
π=باش🥺
#=😂😂😂😂😂 گاهی اوقات فکر میکنم خیلی ناز ناز‌ویی سریع بقض ت میگیره ☹️😑😂.
π= نه خیر من اصلا این طوری نیستم 😒
#=هستی
π=نیستم😒
#=😂😂😂😂😂😂😂
π=🥺☹️😑
#=باشه ببخشید
π=😌😒☹️😑خوب حالا این ی بار به خاطر اینکه روز قشنگت خراب نشه میبخشمت 🥺😀
#=ملسیییییی
رسیدیم .......
کافه خیلی قشنگی بود ولی هیچکس اونجا نبود
وات دفاک
نگو که کوک همشو رزرو کرده
π=چرا اینقدر خلوتع نگو که تو ....
#=اره
π=خوبه اینطوری تنهاییم 😊
#=به خاطر همین این کارو کردم 😌
رفتیم نشستیم سفارشات گرفت رفت
#=خب
π=خب
#=😂😂
π=ا😂😂😂😂😂
#= توچندتا بچه میخوای
π= یه کی اینه باباش یک هم ......
نداشت حرف تموم بشه گفت #=یکیم این کیوت من
π= من نبابا تو خوشگل تر از منی وبهتر
#=بر ناممکن لعنت ولی خوب اگه تو از پیشم رفتی یکی باشه مثل تو😌😁😁😁😁
π=😒😒

#=😁😁
π=🥺🥺
#= خودتو لوس نکن باشه اشتباه کردم خوبه
π=نه 😒🥺
#=ببخشید
π=باشه
#=راستی میتونم یه سوال ازت بپرسم البته اگه ناراحت نمیشی
π=اره بپرس

#=هیونجیت همونی بهش گفتی هیون
π=خوب می‌دونم
#=چجوری آدمیه ازش برام بگو
π=چرا همچین سوالی می‌پرسی

#=همین طوری
π= خوب منم نمی‌گم
#=چرا
π=همین طوری
#=یعنی نمی خوای بگی
π=نه
که سفرش ها آمدن کارشون اونا رو رومیزی گذاشتم رفت ‌‌...... یه سکوت خیلی عمیقی بین مون حکم فرما شد
#=میدونی که من دوست دارم
π= اره.
#= واصلا نمی خواهم تو کارات دخالت کنم فقط میخوام مال من باشی من فقط ازت یه سوال پرسیدم همین ☹️😑
π=کوک می‌دونم ولی احساس میکنم تو به من شک داری
#=من نه اصلا می‌دونم تو فقط منو دوست داری زحل
(,سیاره مورد علاقه من زحل و به خاطر همین دوست دارم براشون مثل زحل تک باشم و من و زحل صدا کنن)
π=.......
#=رز (باحاله خیلی جدی اینو میگه )دوستم داری
π=کوک اره
#=چقدر
π=اندازه هیونجین😌😁🤤🤣
#=باشه😑😒
π=شوخی کردم تو رو خیلی دوست اینقدر که نمی تونم توصیف ش کنم 🤍❤️
#=من تورو حتی بیشتر از خودم دوست دارم🖤❤️
با حرف ش واقعا تحریک شدم مثل این فیلما یهویی و........😑🤣☹️🤣☹️🤣🤣☹️🤣☹️
ولی اون کار نکردم چون تو کافه بودیم
از اون ور قرار بود برم پیش لی دام همون شیلی که بریم لباس بخریم برای من😊😌😁😂
π=کوک میشه دیگه بریم
#=اره عشقم بریم
π=😊
#=قرار داری با کسی
π=میگم بهم شک داری نه خیر آقا من فقط با شما قرار می زارم
#=چی میگی دیونه😂 منظورم اینکه جایی دیگه قرار چپی دونم خریدی چیزی داری منظورم این بود
π=اره با لی دام
#=آخ همون دختر خوشگله
π=چی🤨🤨🤨
#=منظورم دوست صمیمی ت بود😁
π=اره 🤤😒
#=باشه پس بریم
π=😊
سوار ماشین شدیم ........
پایان
قسمت بعد....
خوب حالا ،حالا شاید داماد خانواده پارک نشدی.....
اره فک کنم قضیه داره جدی میشه.....
عادی رفتار کن ......
فک کنم رز داره به هوش میاد....
کوک چی شده چه اتفاییی برام افتاده........