love inother style پارت51

#love_inother_style #پارت51
#ساکورا #کوین
ساکورا
من:کوین من وتو تو یه اتاقیم
کوین:هااا
من:ها کوفت دوس پسر ندارم که گودزیلا دارم گودزیلا
کوین:باشه ببخشید آره عزیزم تویه اتاقیم
*بابا حیاکنین ازدواج کنین بعد دل وقلوه بگیرین مثل شیائو باشین خاک به سرا
من:بتوچه تربچه برو سرجات بعدم برو به داداشت ومیا بگو
ساکونو:من موظف بودم بگم هیع خدایا بزارین من دوس پسرمو بهتون نشون بدم
من:تو از16سالگیت می‌گفتی رل داری کوششش ولی
ساکونو:نشونش بدم که کوین بیوه بشه نهههه اصلا
من:خف کن بابا کوینم به این جذاب
ساکونو: شتتت بابا جووون نه خوشم اومد چه طرفداریتم میکنه کوین
کوین:دیگه هرچی نباشه ساکورایی مایع دیگه
من:بابا..
من:اصلا تو هم گروهیتون کوش که پاپیچ ما شدین هوم؟؟؟
ساکونو:بابا اینکه شوته اصلا حواسش نیس درضمن یهو دیدین شب اومدم اتاقتون آدم باشین
با کولم زدم تو مخش
من:گمشو منحرف بدبخت بیچاره
***///***///***///
کوین
از خنده مردع بودم به جروبحثایی اونا نگاه میکردم و دختر موردعلاقم که به شدت منو جذب خودش کرده بود
من:بس کنین کیف دستی لطف کن برو سراغ بک داداشت که داره دل قلوع میگیره
ساکونو:هیع این میا هم میدونست چطوریه داداش بکم دزدیدش هیعع خدایا هیچ خواهری رو گرفتار همچین خواهری نکن هیععع
رفتش سمت بک
ساکورا:پوفففف چقدر زر زد اوففف سرم درد گرفت
من:واستا یه لحظه
سرشو گرفتم بین دستام شروع کردم به ماساژ دادن سرش
دستامو گرفت تویی دستش
ساکورا:مرسی کوین خیلی بهتر شدم
من:خواهش دختر رویاهام
سرخ شدش خندیدم وچیزی نگفتم
ساکورا:کوفت مسخره مسخره کننده
دوس داشتی من
اینبار من بودم که سرخ شدم ...