love inother style پارت24
#love_inother_style #پارت24
#ساکورا #کوین
ساکورا
من:خوب تموم شدش آخیش
دستامو به سمت بالایی سرم کشیدم(همون حرکت کششی سر صبح ما انجام میدیم) آخیش راحت شدم پوف بابا ریاضی به چه درد زندگی منی که میخوام ورزشکار بشم میخوره
بع وال.. نمیخوره
نینا:ما میخوام برم بوفه اینجا خوراکی بخرم میایی
من:نه عزیزم برو
نینا:باشه بای
رفتش بیرون منم رفتم.توحیاط داشتم کنار حیاط که فواره داشت راه میرفتم که یهو یه پسر با سرعت میدوید بهم تنه زد دیگه فاتحه خودموخونده بودم
آماده خیس شدن و خندیدن پسرا بودم که بلند شه اما نشد احساس گرمایی دور کمرم کردم چشمامو بازکردم
کوین
من:هننن شماااا؟؟
کوین:بهم بگو تو احساس بدی بهم.دست میده
من:باشه تو هیع خاک به سرم هنوز منو نگه داشتین
ازبغلش اومدم بیرون
کوین:پسر رو دیدی
من با تعجب:چی چی رو؟؟
کوین:میگم اون پسره که بهت تنه زد دیدیش سؤالم سخت بود؟؟
من:آهان نه ندیدمش اما اگه میفهمیدم کیه چنان میزدمش که صدای خر چنگیز خان مغول بده
کوین:چی چی چنگیز خان
من:ولش نمیفهمی توضیحم بدم به هر حال مرسی با خنده دویدم سمت ساختمون وارد سالن شدم دستمو گذاشتم رویی قلبم هوف چه تند میزنه حتما به خاطر دویدن بوده هوفف بهتر شدم آره رفتم سمت بوفه یهو یکی بازومو گرفت
*هیع چه گوگولی تو؟
من:چی گفتی؟یه بار دیگه تکرار کن
*توجوو..
با پشت کفشم چنان کوبندم تو صورتش که دلم خنک شدش افتاد رو زمین
من:بهت یاد ندادن نباید بگی تو باید بع یع خانوم متشخص بگی شما هوم؟؟
پسره دماغشو گرفتع بود خون زیادی از دست ندع دوستاش بردنش بیرون
*وایی ورزشت عالیه
من:مدیون بابام
***///***
کوین
دهنم این غار باز مونده بود عجب دختری بود ها حالا میفهمم که چرا مربی گفت مواظبش باشم دوتا هات چاکلت خریدم
ساکورا:مرسی!
من:خواهش میکنم راستی ساا چندمته؟
ساکورا:17سالمه اما جهشی خوندم امسال سال دومی هستم
من:آهان! راستی چه ورزشایی میکنی
ساکورا:شاخه خاصی ندارم همه رو انجام میدم البته شنا رو خیلی دوس دارم خودت چی؟
من:کی من خوب من والیبال خیلی خوب بازی میکنم شنا رو هم همینطور
ساکورا:الآن مثلا میخواستی بگی نقطه مشترک داریم:!!!
من:تو ذهنت منحرفه به من چه؟)
ساکورا:لال بمیر باوا خیلیم خوبم
خندیدم وچیزی نگفتم وشروع کردم به خوردن شکلاتم
#ساکورا #کوین
ساکورا
من:خوب تموم شدش آخیش
دستامو به سمت بالایی سرم کشیدم(همون حرکت کششی سر صبح ما انجام میدیم) آخیش راحت شدم پوف بابا ریاضی به چه درد زندگی منی که میخوام ورزشکار بشم میخوره
بع وال.. نمیخوره
نینا:ما میخوام برم بوفه اینجا خوراکی بخرم میایی
من:نه عزیزم برو
نینا:باشه بای
رفتش بیرون منم رفتم.توحیاط داشتم کنار حیاط که فواره داشت راه میرفتم که یهو یه پسر با سرعت میدوید بهم تنه زد دیگه فاتحه خودموخونده بودم
آماده خیس شدن و خندیدن پسرا بودم که بلند شه اما نشد احساس گرمایی دور کمرم کردم چشمامو بازکردم
کوین
من:هننن شماااا؟؟
کوین:بهم بگو تو احساس بدی بهم.دست میده
من:باشه تو هیع خاک به سرم هنوز منو نگه داشتین
ازبغلش اومدم بیرون
کوین:پسر رو دیدی
من با تعجب:چی چی رو؟؟
کوین:میگم اون پسره که بهت تنه زد دیدیش سؤالم سخت بود؟؟
من:آهان نه ندیدمش اما اگه میفهمیدم کیه چنان میزدمش که صدای خر چنگیز خان مغول بده
کوین:چی چی چنگیز خان
من:ولش نمیفهمی توضیحم بدم به هر حال مرسی با خنده دویدم سمت ساختمون وارد سالن شدم دستمو گذاشتم رویی قلبم هوف چه تند میزنه حتما به خاطر دویدن بوده هوفف بهتر شدم آره رفتم سمت بوفه یهو یکی بازومو گرفت
*هیع چه گوگولی تو؟
من:چی گفتی؟یه بار دیگه تکرار کن
*توجوو..
با پشت کفشم چنان کوبندم تو صورتش که دلم خنک شدش افتاد رو زمین
من:بهت یاد ندادن نباید بگی تو باید بع یع خانوم متشخص بگی شما هوم؟؟
پسره دماغشو گرفتع بود خون زیادی از دست ندع دوستاش بردنش بیرون
*وایی ورزشت عالیه
من:مدیون بابام
***///***
کوین
دهنم این غار باز مونده بود عجب دختری بود ها حالا میفهمم که چرا مربی گفت مواظبش باشم دوتا هات چاکلت خریدم
ساکورا:مرسی!
من:خواهش میکنم راستی ساا چندمته؟
ساکورا:17سالمه اما جهشی خوندم امسال سال دومی هستم
من:آهان! راستی چه ورزشایی میکنی
ساکورا:شاخه خاصی ندارم همه رو انجام میدم البته شنا رو خیلی دوس دارم خودت چی؟
من:کی من خوب من والیبال خیلی خوب بازی میکنم شنا رو هم همینطور
ساکورا:الآن مثلا میخواستی بگی نقطه مشترک داریم:!!!
من:تو ذهنت منحرفه به من چه؟)
ساکورا:لال بمیر باوا خیلیم خوبم
خندیدم وچیزی نگفتم وشروع کردم به خوردن شکلاتم
۴.۳k
۰۶ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.