اسم رمان:ونزدی

اسم رمان:ونزدی
پارت:3

نگاهی به اتاق و هم اتاقیم انداختم حالم از این همه چیزای رنگی بهم میخوره شروع کردم به تقسیم کردن اتاق
هوفف بالاخره تموم شد به موقع برای شام لباس شیک اما راحت پوشیدم
رفتم سمت سالن غذا خوری بعد از گرفتن غذام به سمت یه میز تک نفر رفتم
بی سر و صدا غذام رو خوردم و رفتم داخل اتاقم
در اتاق باز شد
سول:سلام خوبی اول روزت چطور بود
بایول:بد نبود(سرد)
سول:او.... اوکی شب بخیر
بدون اینکه جوابش رو بدم چشم مام رو بستم و خوابیدم
_صبح_(ساعت 5 صبح)
از خواب بیدار شدم و مستقیم رفتم حموم
بعد از کارای مربوطه اومدم بیرون
کلاسِ امروز ساعت 7صبح شرع میشد بعد صبحانه سمت کلاس رفتم
بایول:استاد تا الان 20 ثانیه دیر کرده
مرد قد بلندی از در اومد داخل موهای خاکستری کلاه مشکی ویه ماسک
مشکی
ِآملیا:استاد چرا همیشه ماسک میزنید(عشوه)
جونگ کوک:اسمتون چیه؟
آملیا:آملیا (عشوه)
جونگ کوک:خانم آملیا به شما بیشتر میاد اینه دستشویی باشید
آملیا:چرا این حرف رو میزنید استاد (تعجب)
جونگ کوک:شما فقط بلدید راجب ظاهر بقیه حرف بزنید اما به کسی اجازه نمیدید راجب ظاهر خودتون حرف بزنه تا دو جلسه از کلاسم اخراجی خانم آملیا
آملیا:ولی استاد
جونگ کوک:پاشو برو بیرون
آملیا:ولی
جونگ کوک:گمشو بیرون(داد)
دختره رفت خوشم اومد قشنگ رید بهش
جونگ کوک:خب درس امروز راجب به این گیاهه کسی میتونه اسمش رو بگه
بایول تو بگو
بایول:جادوی سیاه یا آلوکازیا
جونگ کوک:میتونی یکم راجبش توضیح بدی؟
بایول:این گیاه از نور زیاد بیزاره نور غیر مستقیم کنار پنجره جنوبی رو دوست داره همینطور به دمای سرد حساسه و در دمای زیر 15 درجه اسیب میبینه دمای مناسب برای این گیاه 16الی30 آلوکازیا به شدت رطوبت دوسته کمبود رطوبت باعث خشکی حاشیه میشه
جونگ کوک:بسیار عالی کامل و دقیق خب کلاس تموم شد فردا از همین توضیحاتی که بایول داد امتحان میگیرم
#he_so