/
2
vampire🩸🥀
vampire🩸🥀
part⁴
یک هفته بعد🫐
الان یک هفته از اومدن ا/ت به این مدرسه میگذره و همیشه حس میکنه ینفر درحال تعقیبش هست ولی این حس رو جدی نگرفت.....
ا/ت ویو🥀
از خواب بیدار شدم باقدم های آروم به سمت دسشویی رفتم و کارای مربوطه رو انجام دادم اومدم بیرون و رفتم پایین که دیدم برای اولین بار سانا میز و چیده البته خوبه تو تعطیلات به دردش میخوره رفتم پاینن نشستم سره میز شروع کردم همراه با سانا خوردن(منحرف هم خودتونید) تموم کردم عا راستی دو هفته دیگه مدرسه ها تعطیله و دیگه تعطیلات شروع میشه رفتم لباس فرمم*اسلاید بعد*رو پوشیدم و راه افتادم سوار ماشینم شدم و حرکت کردیم رسیدم از جام بلند شدم اصلا حوصله دیدن اون یونگی رو ندارم همیشه اذیتم میکنه اوایل روش کراش زده بودم ولی الان نه رفتم داخل که با یه پوزخند نگاهم کرد و باعث شد که دندونام رو بهم فشار بدم این چه مشکلی با من داره ایششش پسره ی نمیدونم چی چی رفتم سره جام که متاسفانه دو نیمکت جلو تر از اونا بود نشستم استاد بعداز چند دقیقه اومد داخل که گفت همگی از جاهاتون بلند شید میخوام جاهاتون عوض کنم من از جام بلند شدم البته نه فقط من که یه دختره در اومد گفت
دختره:استاد میشه من پیش یونگی جونم بشینم؟
استاد:نخیر!
خب سانا تو پیش جیهوپ بشین و.....خب کیم ا/ت و مین یونگی شماهم سمت چپ نیمکت آخر بشینید پیش هم وقتی این حرفو زد دلم میخواست برم بزنم استاده رو بکشم چقد عن آخه من سانارو میخوام این اذیتم می کنه با حالت پوکر رفتم نشستم پیشش اون کنار دیوار نشسته بود منم کنارش بعد از چند دقیقه ریاضی کار کردن زنگ تفریح خورد سریع از جام بلند شدم پیش یونگی بودن به من استرس بدی وارد میکنه راستش ازش میترسم سریع رفتم سمت سانا بعد پنج دقیقه دوباره زنگ کلاس خورد من رفتم دسشویی دست و صورتم رو شستم میخواستم بیام بیرون که یه پسر اومد سمتم و سعی داشت منو ببوسه من هعی جیغ میزدم(مح چیکا ای بدبخت دارم یبار تجاوز الان ای😔😂)که......
یونگی ویو🩸
زنگ کلاس خورد و ا/ت خیلی دیر کرده بود پس استاد به من گفت که برم ببینم کجاست و منم رفتم اولین جایی که به ذهنم رسید رفتم یعنی دسشویی آخه میتونه اونجا کیر کرده باشه رفتم که صدای جیغ یه دختر شنیدم شبیه صدای ا/ت بود رفتم اونجا و دیدم که یه پسر سعی داره ا/ت رو ببوسه ودف چرا این دختره انقد مظلومه؟......
اوکی ساری گایز میدونم خیلی دیر گذاشتم ولی خب برام مشکلی پیش اومده بود دیروز هم در اومدم آپ کنم که آپ نشد خب باییی
part⁴
یک هفته بعد🫐
الان یک هفته از اومدن ا/ت به این مدرسه میگذره و همیشه حس میکنه ینفر درحال تعقیبش هست ولی این حس رو جدی نگرفت.....
ا/ت ویو🥀
از خواب بیدار شدم باقدم های آروم به سمت دسشویی رفتم و کارای مربوطه رو انجام دادم اومدم بیرون و رفتم پایین که دیدم برای اولین بار سانا میز و چیده البته خوبه تو تعطیلات به دردش میخوره رفتم پاینن نشستم سره میز شروع کردم همراه با سانا خوردن(منحرف هم خودتونید) تموم کردم عا راستی دو هفته دیگه مدرسه ها تعطیله و دیگه تعطیلات شروع میشه رفتم لباس فرمم*اسلاید بعد*رو پوشیدم و راه افتادم سوار ماشینم شدم و حرکت کردیم رسیدم از جام بلند شدم اصلا حوصله دیدن اون یونگی رو ندارم همیشه اذیتم میکنه اوایل روش کراش زده بودم ولی الان نه رفتم داخل که با یه پوزخند نگاهم کرد و باعث شد که دندونام رو بهم فشار بدم این چه مشکلی با من داره ایششش پسره ی نمیدونم چی چی رفتم سره جام که متاسفانه دو نیمکت جلو تر از اونا بود نشستم استاد بعداز چند دقیقه اومد داخل که گفت همگی از جاهاتون بلند شید میخوام جاهاتون عوض کنم من از جام بلند شدم البته نه فقط من که یه دختره در اومد گفت
دختره:استاد میشه من پیش یونگی جونم بشینم؟
استاد:نخیر!
خب سانا تو پیش جیهوپ بشین و.....خب کیم ا/ت و مین یونگی شماهم سمت چپ نیمکت آخر بشینید پیش هم وقتی این حرفو زد دلم میخواست برم بزنم استاده رو بکشم چقد عن آخه من سانارو میخوام این اذیتم می کنه با حالت پوکر رفتم نشستم پیشش اون کنار دیوار نشسته بود منم کنارش بعد از چند دقیقه ریاضی کار کردن زنگ تفریح خورد سریع از جام بلند شدم پیش یونگی بودن به من استرس بدی وارد میکنه راستش ازش میترسم سریع رفتم سمت سانا بعد پنج دقیقه دوباره زنگ کلاس خورد من رفتم دسشویی دست و صورتم رو شستم میخواستم بیام بیرون که یه پسر اومد سمتم و سعی داشت منو ببوسه من هعی جیغ میزدم(مح چیکا ای بدبخت دارم یبار تجاوز الان ای😔😂)که......
یونگی ویو🩸
زنگ کلاس خورد و ا/ت خیلی دیر کرده بود پس استاد به من گفت که برم ببینم کجاست و منم رفتم اولین جایی که به ذهنم رسید رفتم یعنی دسشویی آخه میتونه اونجا کیر کرده باشه رفتم که صدای جیغ یه دختر شنیدم شبیه صدای ا/ت بود رفتم اونجا و دیدم که یه پسر سعی داره ا/ت رو ببوسه ودف چرا این دختره انقد مظلومه؟......
اوکی ساری گایز میدونم خیلی دیر گذاشتم ولی خب برام مشکلی پیش اومده بود دیروز هم در اومدم آپ کنم که آپ نشد خب باییی
۶.۹k
۱۳ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.