عروسی رو میخوام بندازم عقب حداقل ماه دیگه اینجوری بهتر

_عروسی رو میخوام بندازم عقب حداقل ۱ ماه دیگه اینجوری بهتره تو شادی حداقل عروسی میکنیم
+چشمام رو کم کم باز کردم ددی ( صدای گرفته )
_جون ددی ، بیدار شدی عمر ددی
+اره
_عزیزم‌۱ ماه استرحت کامل داشته باش عروسی رو ۱ ماه دیگه میگیرم تا یذره سرحال بشیم هر دو
+باشه ( بی حال )
_قربونت برم من
+ددی میشه امروز اگه حالم‌خوب شد بریم‌شهربازی
_باشه ولی باید مراقب باشیم عزیزددی
+باشه ممنون ددی خیلی دوست دارم
_من دوست ندارم ا.ت
+چ.چی چ.چرااا کاری کردم هقق چی شده هققق ازم‌خسته شدی هققق
_هییی گریه نکن دوست ندارم ا.ت چون عاشقتم لوس ددی
+از رو مبل بلند شدم زدم به سینه جیمین ....
ددی خیلی نامردی هقق ترسون هقق دیم
_رفتم بغلش کردم عههه گریه نکن خوشگلم‌ چشات قرمز شده زیرش گود افتاده چشماشو بوسیدم چشای خوشگلت خراب میشه هااا
از کجا این همه اشک رو میاری؟
+از چشم
_عهه چه جالب من فکر کردم از دماغت میاری 😒
+فکر نکن 😁
_حالت‌خوبه انگار
+ارههههه بریمممم
_باشه باشه ولی اول رفتم‌آشپز خونه یذره نودل درست کردم بردم برای ا.ت بیا اینو بخور ضعف میکنی
+ممنون ددی جونم
_خواهش میکنم خوشگل ددی
من میرم حاضر شم بعد وقتی که خوردی تو هم‌برو حاضر شو
+باشه ( کیوت )
_😊
+غذا مو سریع خوردم جیمین داشت دوش میگرفت پس رفتم حاضرشه