وقتی قلدر مدرسه بود ...

وقتی قلدر مدرسه بود ...
پارت اول
ویو بورام
پارک جیمینننن
بدش به من
@خواهر گلم بهتر نیست مسالمت آمیز حل کنیم موضوع رو
+میدی یا بزنمت
@نه نه بیا
هوفف
+پسره عنتر
@گگگ
خب بزارید خودم رو معرفی کنم من پارک بورام هستم که یه برادر دارم به اسم پارک جیمین
که هم سن هستیم هر دو مون هم مدرسه میریم اما مدرسه هامون جدا بود که به خاطر یکی از قلدر های مدرسه اخراج شدم و فقط مدرسه جیمین من رو قبول کردند البته که دانش آموز زرنگی هستم
@هی بورام
+هومم؟!
@میای امروز گیم بزنیم ؟!
+هومم ...آره میام
بعد از یک ساعت بازی کردند رفتیم نودل خوردیم سر میز بودیم که جیمین گفت
@بورام میگم که تو مدرسه نگو خواهر منی
+چرا ؟!
@فقط نگو سمت منم نیا اصلا انگار من رو نمیشناسی
+اما آخه...باشه جیمینا
@خوبه
+پس من اونجا چجوری دوست پیدا کنم ؟!
@دوست ؟! هه اونجا کسی زیاد با کسی دوست نمیشه این بچه بازی ها رو باید کنار بزاری
+هوفف باشه

پرش زمانی به فردا
از خواب بلند شدم فرم مدرسه رو پوشیدم و صبحانه رو خوردم از خونه اومدم بیرون من پیاده میام اما جیمین با ماشین من خوشم نمیاد. به کسی نشان بدم که پولدارم هیمم به مدرسه رسیدم که ماشین جیمین هم رسید همه دخترا جیغ میکشیدند
خداا مگه این چی داره
جیمین از ماشین پیاده شد یه نگاه به من کرد و رفت داخل
منم رفتم داخل اتاق مدیر
بعد بیست مین مدیر من رو برد به کلاسی که باید میرفتم در رو باز کرد و گفت دانش آموز انتقالی داریم رفتم داخل خودم رو معرفی کردم که ....
نظر یادت نره رفیق!!
#bts#army#BANGTAN#BTS#ARMY#JIMIN#fake