شاید زندگی همین یک لحظه است که
شاید زندگی همین یک لحظه است که
من تو رادعوت می کنم .....
به نوشیدن جرعه ای ازشراب ِتنهایی و شاید زندگی...
همین تبسم توست،
که به چشمان تاریکم !!
برق امید می دهد و
بعد این روشنایی
بگو راه گریز چیست!؟....
آن هنگام که محبوس می شوم
میان روزنه های قلبت.....؟!
من تو رادعوت می کنم .....
به نوشیدن جرعه ای ازشراب ِتنهایی و شاید زندگی...
همین تبسم توست،
که به چشمان تاریکم !!
برق امید می دهد و
بعد این روشنایی
بگو راه گریز چیست!؟....
آن هنگام که محبوس می شوم
میان روزنه های قلبت.....؟!
۱.۹k
۰۲ بهمن ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.