*شیلان*
*شیلان*
شیلان:
- چیکار می کنی شیلان ؟!
دوباره به سیگارپک زد
- نکن شیلان چرا سیگار می کشی
دود سیگار رو فوت کرد وگفت : تو همیشه می کشی بزار من یه نخ بکشم
- تابلوه قبلا کشیدی
می خواستم سیگار رو از لای انگشتش در بیارم نمی زاشت رفت عقب به روش خم شدم سیگارو بگیرم
- بده شیلان داری عصبیم می کنی
شیلان : نووووچ
- تو اصلا چرا منو بوسیدی ؟!!!
شیلان : چونکه دوست داشتم
متعجب نگاش کردم به چشاش بعدم لباش سرمو بردم نزدیک چشاشو بست آروم سیگارو از دستش در اوردم چشاشو باز کرد
شیلان : یه پوک دیگه ....
سیگارو گرفتم نزدیک لباش یه پک عمیق زد وبا سر اشاره کرد برم جلو ببوسمش
اخم کردم عقلم کار نمی کرد قشنگ روش خوابیده بودم چرا اینطور شد منتظر نگام می کرد چرا شیلان اینجور شده بود
از روش بلند شدم تنم داغ شده بود رفتم کنار پنجره نفس کشیدن برام سخت بود
- دلیل کارتو بگو؟؟؟؟!!!!
شیلان : فکر کن ازت خوشم میاد
متعجب نگاش کردم دید اینجوری نگاش می کنم خندید وگفت : مگه خواهرت نبودم واسه همین ...
- خفه شو شیلان هیچ می فهمی چی میگی
شیلان : خودت به نگین جونت گفتی
- خواهرمم باشی باید...باید منو ببوسی
شیلان : مگه هانیه نمی بوسه
- اون خواهرمه ...از رو....
با حرفش آتیش گرفتم .
شیلان : منم خواهرتم چرا کم آوردی از رو حوس بود؟؟؟
- خفه شو شیلان دیگه داری دیونه ام می کنی
شیلان : می بینی مشکل از خودته
سکوت کردم ولی شیلان خودش منو تحریک کرده بود از عصبانیت داشتم خفه می شدم
شیلان : هیرسا....
جوابشو ندادم
شیلان : فقط خواستم امتحانت کنم ببخشی
سکوت کردم تا اروم بشم
شیلان:
- چیکار می کنی شیلان ؟!
دوباره به سیگارپک زد
- نکن شیلان چرا سیگار می کشی
دود سیگار رو فوت کرد وگفت : تو همیشه می کشی بزار من یه نخ بکشم
- تابلوه قبلا کشیدی
می خواستم سیگار رو از لای انگشتش در بیارم نمی زاشت رفت عقب به روش خم شدم سیگارو بگیرم
- بده شیلان داری عصبیم می کنی
شیلان : نووووچ
- تو اصلا چرا منو بوسیدی ؟!!!
شیلان : چونکه دوست داشتم
متعجب نگاش کردم به چشاش بعدم لباش سرمو بردم نزدیک چشاشو بست آروم سیگارو از دستش در اوردم چشاشو باز کرد
شیلان : یه پوک دیگه ....
سیگارو گرفتم نزدیک لباش یه پک عمیق زد وبا سر اشاره کرد برم جلو ببوسمش
اخم کردم عقلم کار نمی کرد قشنگ روش خوابیده بودم چرا اینطور شد منتظر نگام می کرد چرا شیلان اینجور شده بود
از روش بلند شدم تنم داغ شده بود رفتم کنار پنجره نفس کشیدن برام سخت بود
- دلیل کارتو بگو؟؟؟؟!!!!
شیلان : فکر کن ازت خوشم میاد
متعجب نگاش کردم دید اینجوری نگاش می کنم خندید وگفت : مگه خواهرت نبودم واسه همین ...
- خفه شو شیلان هیچ می فهمی چی میگی
شیلان : خودت به نگین جونت گفتی
- خواهرمم باشی باید...باید منو ببوسی
شیلان : مگه هانیه نمی بوسه
- اون خواهرمه ...از رو....
با حرفش آتیش گرفتم .
شیلان : منم خواهرتم چرا کم آوردی از رو حوس بود؟؟؟
- خفه شو شیلان دیگه داری دیونه ام می کنی
شیلان : می بینی مشکل از خودته
سکوت کردم ولی شیلان خودش منو تحریک کرده بود از عصبانیت داشتم خفه می شدم
شیلان : هیرسا....
جوابشو ندادم
شیلان : فقط خواستم امتحانت کنم ببخشی
سکوت کردم تا اروم بشم
۱۶.۰k
۰۹ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.