آنقــدر حرف های خوب و متنوع دارد

آنقــدر حرف های خوب و متنوع دارد
که آدم گاهی فکر میکند..
دارد از روی جزوه ای که از قبل اماده کرده حرف میزند..
هیچگاه حوصله ات سر نمیرود ..
هیچگاه حتی دوست نداری
که حرف هایتان تمام شود و وقت خداحافظی برسد ..
قادر است از یک شب یأس آور و پراز بی حوصله گی؛
یک شب به غایــت خوب و هیجان انگیز بسازد ..
هر کاری که میکند هر حرفی که میزند انحصاراً مال خودش است ..
خود خودش..
از آن دست آدم هایی است که آدم دلش میخواهد برایش از مهربانیت و محبت بنویسد..
بس که مهربانـی کردن را بلد است..
بس که دوست داشتن اش در عین سادگی آدم را قلقک می دهد ..
از آن دست آدم هایـی که ..
وقتی از همه چیـز و همه کس رانده میشوی ..
میتواند بدون آنکه از تو چیزی بپرسد
بدون اینکه وظیفه ی سختِ توضیح دادن را بر عهده بگیری ؛ پناهگاهت شود..
انگار حکم آب روی آتــش را دارد..
بلد نیست حرف تکراری بزند..
میدانی بنـظرم معجزه این نیست که خداوند وسط حیاط خانــه را بشکافد و یک فرشتـه از زمین در بیایـد..
معجزه همین است که تو هــمینقدر بیایی و همینقدر ساده دوباره به یادم بیاوری که چقدر راحت میتوان دوست داشــت..
احسـاس امنیـت و آرامـش کند و زندگی کرد..

معجزه یعنـی همـین آدم ها اســت ،
وجودشان ، حضورشان
همیــن...

#خاصترین