الهـی...

الهـی...
در اگر باز نگردد،
نروم باز به جایے...
پشت دیوار نشینمــ..
چو گدا بر سر راهی...😭
ڪس به غیر از تو نخواهمــ..
چه بخواهی چه نخواهے...
الهـی...
باز ڪن در...
باز ڪن در...
ڪه جز این خانه، مرا نیست پناهے...😭




خداے خوبم سلام....

من به عادت همیشڪَی‌ام ،
پُر از حرفم برایت....
حواست را ڪمی به من می‌دهی امشب....؟!
می خواهم بغضِ چندین ساله ام را میانِ
آیه هاے ڪـرامتت بشڪنم ...
مرا ببخش ڪه لبریز شده‌ام از شڪایت،
براےِ روزڪَارِ مردمی ؛
ڪـه می بینم حالشان خوب نیست..
و ڪـارے از دستم بر نمی آید....

بچه ڪـه بودم دنیایت قشنڪَ تر بود‌‌‌‌‌....
با دنیایت چه ڪـردند.... ؟!

مهربانا...!!
توےِ دلت چه میڪَذرد ،
وقتی این روزهایمان را می بینی...؟!

من به جایت بغض می‌ڪنم
من به جایت اشڪـ می ریزم ،
فداےِ نڪَاه ڪـردنت ،
تو فقط تماشا ڪـن ،
خدا ڪـه ڪَـریه نمی‌ڪـند !!
خدا قوے تر از این حرف هاست.....
ما ڪـه خدا نیستیم ،
ما زود بغضمان می‌ڪَـیرد ،
ما زود ڪـم می آوریم ...
خودت ڪـه می بینی.....
این ڪَره هاے ڪـور فقط با دستانِ تو
باز می شود..

تمامِ دلخوشیِ این روزهایمان تویی....
جز تو فریاد رسی نداریم....

جانِ تمامِ پاڪی‌ها ؛
می شود ڪمی بیشتر هوایمان را داشته باشی...؟!
از تو چه پنهان ؛
اوضاعمان هیچ جوره خوب نیست ... !