جآمه ام را پر میکنم از عطر تؤ

جآمه ام را پر میکنم از عطر تؤ
میجؤیم تورآ میآن خش خش برگ ها در زیر بارآن
نبیند دیده ام غیر تؤ
بر لبم زمزهٔ‌ی نآم تؤ
در نگآهم شوق تمآشای تؤ
هوآیم سرشآر از نفس های تؤ
تمآم آیینهٔ ها را از عکس تؤ پر میکنم
تمآم جادهٔ هآرا با تؤ قدم میزنم
من تؤ را با تؤ زندگی میکنم
میآن این هیآهوها ، میآن تمآم آمدن ها و رفتن ها
چیز هایي هم هستند که همیشهٔ در ذهن و قلبمان میمآنند
مثل یك دؤست ، یك رفیق صمیمی و همرآه کهٔ قدر دوستی را مي‌داند
و امروز فرصت خؤبیست تآ به خؤدم یادآوری کنم که چه نعمت بزرگي در زندگي دآرم
تؤ تنهآ نقطهٔ‌ی آسایش قلبمي
‌ تؤ دلیل بودنمی .
‌