دلنوشته لیلی
#دلنوشته_لیلی
#تنها_برای_چشمهایش
واژه هارا که کنار هم میچینم...
وسواس پیدا میکنم...
زیبای من!...
تو ورای این واژگان حقیر، زیبایی...
هر بار به مهمانی هزاران قصیده و غزل میروم که از درونم سرچشمه میگیرد..
هر بار یک تعریف و یک رنگ از شعرها در ذهنم می رقصد...
ولی ناتوان از پر کردن این حجم بزرگ ،خاکستر میشود...
کار این نوشته ها نیست روان ساختن احساس من...
از تو که مینویسم زندگی ست که میان نفسهایم متولد میشود...
سمبل تمام عیار عشق و آرامشی...
گاهی مانند باران بهاری...پرطراوت و آرام مسلک...
گاهی مانند آتشفشان...تمام وجودم شعله ور و روحم افسار گسیخته...
گاهی همچون کودکی با لباسهای خاکی و موهای ژولیده در کوچه پس کوچه های قدیم...
گاهی همچون درویشی صد ساله که صدها دیوان از عشق گفته...
عشقی که روحش را صیقل داده...
هم آب هستم...هم آتش...
و تویی منبع تمام این فلسفه که هیچگاه نتوانستم تعبیرش کنم...
به همان دست نیافتنی بودنت برای تعریف ست که لایق ستودنی...
لایق پرستشی...
تو خود فلسفه ی ❤عشقی❤..
یا که نه!...
خود خود عشق...
#با_احترام_تقدیم_به_آستان_پاک_عشق
#حضرت_عشق
#تنها_برای_چشمهایش
واژه هارا که کنار هم میچینم...
وسواس پیدا میکنم...
زیبای من!...
تو ورای این واژگان حقیر، زیبایی...
هر بار به مهمانی هزاران قصیده و غزل میروم که از درونم سرچشمه میگیرد..
هر بار یک تعریف و یک رنگ از شعرها در ذهنم می رقصد...
ولی ناتوان از پر کردن این حجم بزرگ ،خاکستر میشود...
کار این نوشته ها نیست روان ساختن احساس من...
از تو که مینویسم زندگی ست که میان نفسهایم متولد میشود...
سمبل تمام عیار عشق و آرامشی...
گاهی مانند باران بهاری...پرطراوت و آرام مسلک...
گاهی مانند آتشفشان...تمام وجودم شعله ور و روحم افسار گسیخته...
گاهی همچون کودکی با لباسهای خاکی و موهای ژولیده در کوچه پس کوچه های قدیم...
گاهی همچون درویشی صد ساله که صدها دیوان از عشق گفته...
عشقی که روحش را صیقل داده...
هم آب هستم...هم آتش...
و تویی منبع تمام این فلسفه که هیچگاه نتوانستم تعبیرش کنم...
به همان دست نیافتنی بودنت برای تعریف ست که لایق ستودنی...
لایق پرستشی...
تو خود فلسفه ی ❤عشقی❤..
یا که نه!...
خود خود عشق...
#با_احترام_تقدیم_به_آستان_پاک_عشق
#حضرت_عشق
۳۵.۴k
۲۱ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.