دقیقا همونجا که میگه اونایی که کنار همن بعد یه مدت شبیه ه

دقیقا همونجا که میگه اونایی که کنار همن بعد یه مدت شبیه هم میشن،همونجا نقطه عطف زندگیه
.عاشقایی که کنار همن، از خیلی قبل تر از یه جهان دیگه شبیه هم بودن ولی وقتی کنار هم میان داستان فرق میکنه
.فرق میکنه چون از اونجا که کنار همن، وقتی یکیشون غصه داشته اون یکی هم غصه خورده شاید نه بیشتر ولی درست اندازه کسی که عاشقشه
.وقتی یکیشون مریض بوده یا حادثه ای براش پیش اومده اون یکی تمام دقایق رو ناراحتی کشیده و دقیقا به همون میزان به بدنش آسیب زده
زمانی که یکیشون خوشحال شده و موفق شده اون یکی براش خوشحالتر شده
.غذای مورد علاقشون یکی میشه
.فیلم مورد علاقشون مثل همه
.اونا یه چشم میشن و با هم دنیا رو میبینن
.
.اونا همنفس میشن و با هم نفس میکشن

نقطه عطفش همینجاست، که اونا تو تموم خوشحالیا، ناراحتیا، سکوتها، جشن و تقدیرها و اصل خود سرنوشت با هم بودن، شبیه هم میشن چون از یه جایی به بعد دنیا براشون یه جور خواسته...
.حرفم اینه، عاشق بشید، عاشقی زندگی رو قابل تحمل تر و گاهی قشنگتر میکنه، سختیا کمتر به چشم میاد یا حداقلش ارزش تحمل کردن دارن...