@ بسم رب الشهداء

@ بسم رب الشهداء

@ از شهدا چه خبر؟؟

مادر شهیدی که تازه بچه های تفحص پیدایش کرده بودند ، مرا به گوشه ای کنار کشید و گفت :
" پسرم وقتی به دنیا آمده بود ، سه کیلو و سیصد بود ! و حالا که استخوان هایش را برایم آورده اند نیز همان سه کیلو و سیصد است...

@ چند بیت با شهداء

جمجک برگ خزون/
مادرم زینب خاتون /
قامتش عین کمون/
از کمون خمیده تر /
روز به روز تکیده تر /
غصه داره غصه دار/
بی قرار بی قرار/
میگه مرتضی میاد/
میگه مرتضی میاد/

جمجک برگ خزون/
بی بی جون و آقا جون/
جفتشون وقت اذون/
دستو بالا می برن/
از بابا بی خبرن/
هی میگن خدا خدا/
پس چی شد بچه ما؟/
کی خبر ازش میاد؟/
کی خبر ازش میاد؟/

جمجک برگ خزون/
بابا جونش بابا جون/
سر و صورت پر ز خون/
توی کربلای پنج/
خاک شده عین یه گنج/
گوله خورده توی سرش/
توی خاک سنگرش/
گم شده دیگه نمیاد/
پسرش بابا می خواد/
پسرش بابا می خواد/

جمجک برگ خزون/
یه پلاک یه استخون/
از تو خاک اومد برون/
دو کیلو کل بدن/
به مامان نشون دادن/
مامانم جیغ زدش/
بابا رو بغل زدش/
هی زدش ناله و داد/
راضی ام هر چه بخواد/
راضی ام هر چه بخواد/

جمجک برگ خزون/
آدما پیر و جوون/
دلشون یه اسمون/
تو سر و سینه زدن/
دست به دست هم دادن/
تا مشایعت کنن/
همه بیعت بکنن/
یا علی قلب تو شاد/
ما مرید تو مراد/
ما مرید و تو مراد...

"شاعر
شهیدابوالفضل سپهر"

حرف های شهیدانه

بدانید! این دنیا جای مؤمن نیست. این دنیا قفس مؤمن و بهشت کافر می‏باشد.
مؤمن در این دنیا باید سختی بکشد. باید خودمان را برای سرای همیشگی آماده کنیم. هر کس در این دنیا اعمال شایسته داشته باشد.
باید حسین‏گونه جان را فدا کنیم و یا زینب‏گونه پیام شهیدان و حسینیان را به گوش عالم برسانیم.
"شهیدموسی اخروی"

@@@@@@@
"شادی روح شهدا صلوات"