ویو ات

ویو ات
یدفعه لباشو گزاش رو لبام
ضربان قلبم تا کهکشان بالا رفته بود
خیلی اروم مک میز بر عکس اون شب
بد چند دقیقه جدا شدو رو تخت ولو شد
کوک: خب حالا برو
و من که خوشکم زده بود
کوک: نکنه بیشتر میخای
با سرعت از اتاق خارج شدمو لباسامو عوض کردم رفتم شیشه خورد شده دسشوییو جمع کنم که یاد دیشب افتادم اون مرده و ارباب
بد انجام کارام
داشتم سمت اشپز خونه میرفتم که ارباب از پله ها میومد پایین سری دوییدم تو اشپز خونه که باش روب رو نشم
ولی اون امد اشپز خونه😫
کوک: ات
هول هولوی بر گشتم
ات: چی بله با منید؟
کوک: جز تو کسه دیگه ایی اینجاس؟
ات: خب ن
کوک: خواستم بگم شب جیمین و تهیونگ میان و مطمعنن تو ام میارن پیش خودشون تا حوصلت سر نره پس
ات: پس چی؟
کوک: ب اون دوستت که رفتیم خونش بگو بیاد تا تنها نباشی
ات: جویی؟ واقعا؟ واقعا میشه ؟
کوک: اره
بالا پایبن میپریدمو تشکر میکردم
ات: ممنون ممنون ممنونم ممنووونم
کوک: باشه حالا نکش خودتو من میرم بیرون ساعت ۸ میام
ات: ولی چییزی نخوردید ؟
کوک: تو راه میخورم
ات: باشه فعلاا
سرشو انداخت پایین و رف حداقل ی خداحافظی میکر د بر گشتمو
ات: شعور خرف زدنم نداره اصلا کسی ب ایم ادب یاد نداده اححح
ی دف یکی دستشو گزاش رو شونم
ات: جیغغغغغ
__________________________________
تا نازمو نکشید از پارت خبری نیس
ب نظرتون کی بود ؟
شب قراره چه اتفاقایی بیوفته ؟
یعنی جونگ کوک اتو دوس داره؟