پارت 5

پارت 5
°ا/ت°
ا/ت:واییییی خدا قرار بود یه غذا بده دست ما‌ ای بابا
اصن ولش کن خودم یچی پیدا میکنم
رفتم سمت یخچال دیدم درش بازه یکی داخلشه
ا/ت:تو کی هستی؟
جین:ححیحححح ترسیدم بچه جون یه اهنی اوهنی بکن بعد بگو زهرم ترکید
ا/ت:خب حالا تو یخچال خونه جیمین چیکار میکنی ؟ اصن کی هستی؟
اهااااااای موچییییی بیا ببینم این کیه؟(با داد)
جیمین:منظورت از موچی من بودم؟
ا/ت:ححیحححح ترسیدم تو از کی پشت منی؟
جین:خیلی وقته
ا/ت:تو چرا چیزی نمیگی؟
جین:خواستم بگم ولی دیگه عربده کشیدی ول کردم
ا/ت:یاااااا من فقط با صدای بلند گفتم عربده نکشیدم
جین:چرا کشیدی
ا/ت:نه نکشیدم
جین:کشیدی
ا/ت:نکشیدم
جین:کشیدی
ا/ت:نکشیدم نکشیدم نکشیدم
جیمین:آههههه سرم رفت مگه کشه؟
هی اون میگه کشیدی اون یکی میگه نکشیدم
بسه دیگه
خب حالا چرا گفتی موچی؟
ا/ت:دوست داشتم
جیمین:بله کارت؟
ا/ت:عااا راستی یادم رفت این آلپاکا کیه؟
جین:یااااااا من آلپاکا نیستم
ا/ت:هستی
جین:نیستم نیستم نیستم
ا/ت:هستی هستی هستی
°جیمین°
دیگه رفتن رو اعصابم
جیمین:خفه شیدددد(با عربده)
ا/ت:خب حالا بد اخلاق نشو موچی های بد اخلاق تلخ میشن
جین و کوک:*در حال ترکیدن*
جیمین:از دست ت.....
این صدای چیه ؟
ا/ت:چه صدا...
جیمین:هیسسس
جین:راس می.....
جیمین:هیس هیسسس
رفتم جلو سمت صدا
رفتم جلو و جلو تر
تا اینکه رسیدم به یه........؟