من و تو

من و تو
part2


ویو ا. ت
ازش گذشتمو نشستم سرجام حسابی گرم صحبت بودم و میخندیدم که نگاه های سنگینی روی خودم حس کردم برگشتم که دیدم تهیونگ ماتم شده نگاهمو از روش برداشتم و ی نیش خند کوچیک زدم از اونجایی کوک خیلی حسودی کرد اومدو حواس تهیونگ پرت کرد
کوک: هوو به کجا نگاه میکنی
ته:هیچ جا
همینجور که داشتن بحث میکردن دبیرمون اومد و شروع کرد ور زدن بلاخره بعد ۴۵ دقیقه ورررر زدن زنگ خودو هیچکسی تو کلاس نبود بجز من به تخته خیره شده بودمو اشک میریختم

ویو کوک
گشنه بودم و رفتم تو کلاس تا ببینم چی دارم بخورم که دیدم ا. ت داره گریه میکنه
کوک :ا. ت خوبی چیشده بهم بگو نهکنه پریود شدی و دلدرد داری ها بهم بگو
ا. ت : هق هق نه پ.. پریود هق نیستم😭
کوک :پس چی شده کی اذیتت کرده ها
ا. ت : م.. من خوب من هق هق
کوک :باشه اروم باش
ا. ت به من چیزی نگفت ولی معلومه که حالش خیلی بد بوده نمیدونم چرا انقدر برام مهم بود
کوک: الان برات اب میارم
براش اب اوردم و وقتی که خورد حالش خیلی بهتر بود
ا. ت: ممنونم کوک
کوک : چرا انقدر حالت بد بود میشه بهم بگی
ا. ت : خوب من وقتی ۱۶سالم بود دزدیده شدم و من توی ی جای خیلی تاریک بودم و وقتی که ازم استفاده کرد و کارش با هام تموم شد جایی که بودمو اتیش زد و من دارای سوختگی های درجه ۳ شدم نمیدونم دیدی یا نه ولی من روی گردنم یدونه دارم و فقط رو گردنم نیست من روی بدنم پر سوختگی های درجه ۳ است

ویوکوک
وقتی داشت تعریف میکرد خیلی دلم براش سوخت و نمیدونستم چطوری کمکش کنم

ویو ا. ت
داشتم براش تعریف میکردم که متوجه شدم نباید چیزی میگفتم واز کلاس تندی زدم بیرون رفتم تو حیاط پیش دوستام

ویو کوک
داشت برام میگفت که از کلاس زد بیرون هه فکنم خجالت کشیدم وای اخه چقدر این دختر بامزس چی نه نه نه اصلانم بامزه نیست کجاش بامزس هاا......