پارت⁶

پارت⁶
جین:میتونم پسرمو ببینم؟
سرباز:خیر
جین بعد کلی خواهش بالاخره سربازو راضی کرد که ببینه
...
لیام:بابا*بلند شد بغلش کرد*
جین:خوبی؟
لیام:اومممم
جین:نگران نباش از اینجا میارمت بیرون
لیام:ولی کی؟پسفردا روز دادگاهه
جین:چی گفتی؟
لیام:اون پلیسه گفت پسفردا دادگاهه
جین:چرا به من چیزی نگفت؟*عصبی*
لیام:نمیدونم
جین:من برم خیلی کارا باید انجام بدم
لیام:باش
جین:مراقب خودت باش
لیام:چشم
...جین بعد اینکه از اتاق اوند بیرون عصبی رفت سمت اتاق سروان و در و با شدت باز کرد
سروان:اینجا در طویله نیست که هر وقت بخوای بیا تو*داد*
جین:برای چی بهم نگفتی پسفردا دادگاهه
سروان:تو میتونستی چی کار کنی ها؟ هیچ کاری از دستت بر نمیاد
جین:من میتونم و بی گناهی پسرم و ثابت میکنم
سروان:باشه باشه برو برو و ثابت کن حالا هم بفرمایید بیرون
جین بدون هیچ حرفی رفت بیرون..
باید به رز زنگ بزنم:
الو رز؟
رز:الو جین چیشد؟
جین:تو برو به دختره ی سر بزن من نمیتونم کار دارم ،برو ببین حالش چطوره
رز:اوکی،لیام و دیدی؟
جین:اره
رز:حالش خوب بود؟
جین:اره خوب بود
...پرش زمانی به روز دادگاه...
رز:جین چیکار کردی؟
جین:هیچی هیچی پیدا نمیکنم
رز:پدر مادر دختره هم رضایت نمیدن چیکار کنیم؟*بغض*
جین:نمیدونم واقعا ..داشتن حرف میزدن که ی ماشین اومد و لیام هم توش بود
وقتی پیاده شد همه دروش جمع شدن ولی پلیسا نزاشتن کسی کاری بکنه و سریع لیام و بردن داخل
رز:چرا دستش زخم بود؟
جین:نمیدونم
رز:نکنه بلایی سر خودش بیاره؟
.جین:بدو بریم
...ساعت دادگاه...
قاضی:خب وکیل خانم لی میا لطفا تمام مدارک و ارائه کنید
وکیل:چشم..خب این اقا*لیام و نشون میدع* ۵ روز پیش دختری به اسم لی میا رو کتک زده اونم بخاطر ی برخورد ساده توی مدرسه
لیام عصبی بلند شد:من اونو نزدم
قاضی:نظم دادگاه و به هم نزنید اقا
جین:بشین پسرمم
قاضی:خب مدرک هم دارید؟
وکیل:بله، لطفا فیلم و بزارید .. بعد دیدن فیلم ی بچه دبیرستانی هم اومد کنار وکیل
قاضی:ایشون کی باشن؟
وکیل:این پسر شاهد کتک کاری این پسر بوده
قاضی:درست میگه؟
پسر:بله
فیلیکس از تو سالن بلند شد:تو غلط میکنی زر مفت میزنی*داد* تو اصلا اونجا نبودی که دروغ میگی عوضی
لیام:اره اصن من زدمش ، تقصیر منه !!
جین:چی؟؟
...