ویو آت
ویو آت
رفتم یه لباس زرد پفکی برداشتم و یه کرم زدم و یه خط چشم کشیدم
و یه ریمل و یه رژ لب زدم دیدم کوک داره صدام می‌کنه
سریع عطرم رو زدم و رفتم پایین
$کجایی آت بدو دیگه
¶چیشده مگه
$داشتن رنگ درو می‌پرسیدن الاناســـ
دینگ دینگ
$اها دستمو بگیر
¶اوم باشه کوکو
مامان کوک ( م ک ) مامان بزرگ کوک ( مب ک ) خاله کوک
(خ ک ) دختر خاله کوک ( دخ ک)
م ک. سلام کوکممممممم
مب ک. سلم پسرم
خ ک . خوبی داماد آیندم
دخ ک . چطوری ددی
¶اهمممممم «سرفه الکی»
$سلام به همه
مب ک. نمی‌خوای معرفی کنی
$چرا البته ایشون گرل فرندمن
دخ ک. منظورت دوست معمولی که دختره دیگه ارههههه
$نــ...
¶نه عزیزم ما قراره شریک زندگی هم بشیم
خ ک . کوک چیمیگه
¶بفرمایید سرپا ایستادن عزیزم نمی‌خوای بیاریشون بشینن
$بله البته
مب ک . خب قضیه چیه
خ ک . اره کوک قضیه چیه چون قرار بود با دخترم بری سر یه سقف
$خب من آت رو دوست دارم و اونو می‌خوام
شما هم نمیتوانید مخالفت کنید
ویو شب
همه رفتن شام بخورن
اما مامان بزرگ کوک از اونجایی که
کوک رو خوب می‌شناخت تو شربتش قرص تحریک کننده ریخت
میخواست ببینه می‌ره بیرون تو بار خودشو آروم می‌کنه
یا اینکه با آت خودشو آروم می‌کنه
ویو کوک
چرا گرمههههههه
اسپیلت به اون خوبی داشت میزد
چرا الان گرمه
دارم عرق میکنم
واییییی
م ک . خب پسرم ما کجا باید بخوابیم
$اون چهار تا اتاق هر کدوم رو میخواید بردارید
م ک . ممنون
$ات بیا ماهم بریم
¶باشه بریم
مب ک ویو
خب ببینم چیکار می‌کنه
اوه اوه نه مثل اینکه واقعاً این دوتا باهمن
ویو کوک
می‌دونم چرا عرق کردم
نمیدونم کی بهم قرص تحریک کننده داده ولی الان این مهمه
آت
¶بله
$میخوامت
¶نه نه من دیگه خون ندارم
$ولی من خون نمیخوام
¶پس چی
$خودتو
¶نهههههههههه من باکرهههههه اممممم
$خب دیگه بهتر برای خودم می‌کنمت
¶نه کوکککککک نه من میترسم
$بیا نترس چیزی نمیشه 😈😈😈😈😈
ویو صبح
دخ ک. رفتم پایین دیدم ات داره پنگوئنی راه می‌ره
تابلو عه کوک دیشب اینو کردتش 🗿
مب ک . خوبی آت
¶ممنونم مرسی خوبم
مب ک . آخه داری پنگوئنی راه می‌ری
¶اه نه خ..خوو..بمم
مب ک. اوم باشه
م ک . دیشب خوش گذشت
¶.....
$اره مامان خیلی خوب بود جات خالی😐
دخ ک. آخه صداتون نذاشت بخوابیم
¶ب.بخـــ
$نگران نباشید امشب می‌خوابید
البته شاید
#########
خب خب دیگه باید برم مدرسه
بوس بوس می‌بینمتون
رفتم یه لباس زرد پفکی برداشتم و یه کرم زدم و یه خط چشم کشیدم
و یه ریمل و یه رژ لب زدم دیدم کوک داره صدام می‌کنه
سریع عطرم رو زدم و رفتم پایین
$کجایی آت بدو دیگه
¶چیشده مگه
$داشتن رنگ درو می‌پرسیدن الاناســـ
دینگ دینگ
$اها دستمو بگیر
¶اوم باشه کوکو
مامان کوک ( م ک ) مامان بزرگ کوک ( مب ک ) خاله کوک
(خ ک ) دختر خاله کوک ( دخ ک)
م ک. سلام کوکممممممم
مب ک. سلم پسرم
خ ک . خوبی داماد آیندم
دخ ک . چطوری ددی
¶اهمممممم «سرفه الکی»
$سلام به همه
مب ک. نمی‌خوای معرفی کنی
$چرا البته ایشون گرل فرندمن
دخ ک. منظورت دوست معمولی که دختره دیگه ارههههه
$نــ...
¶نه عزیزم ما قراره شریک زندگی هم بشیم
خ ک . کوک چیمیگه
¶بفرمایید سرپا ایستادن عزیزم نمی‌خوای بیاریشون بشینن
$بله البته
مب ک . خب قضیه چیه
خ ک . اره کوک قضیه چیه چون قرار بود با دخترم بری سر یه سقف
$خب من آت رو دوست دارم و اونو می‌خوام
شما هم نمیتوانید مخالفت کنید
ویو شب
همه رفتن شام بخورن
اما مامان بزرگ کوک از اونجایی که
کوک رو خوب می‌شناخت تو شربتش قرص تحریک کننده ریخت
میخواست ببینه می‌ره بیرون تو بار خودشو آروم می‌کنه
یا اینکه با آت خودشو آروم می‌کنه
ویو کوک
چرا گرمههههههه
اسپیلت به اون خوبی داشت میزد
چرا الان گرمه
دارم عرق میکنم
واییییی
م ک . خب پسرم ما کجا باید بخوابیم
$اون چهار تا اتاق هر کدوم رو میخواید بردارید
م ک . ممنون
$ات بیا ماهم بریم
¶باشه بریم
مب ک ویو
خب ببینم چیکار می‌کنه
اوه اوه نه مثل اینکه واقعاً این دوتا باهمن
ویو کوک
می‌دونم چرا عرق کردم
نمیدونم کی بهم قرص تحریک کننده داده ولی الان این مهمه
آت
¶بله
$میخوامت
¶نه نه من دیگه خون ندارم
$ولی من خون نمیخوام
¶پس چی
$خودتو
¶نهههههههههه من باکرهههههه اممممم
$خب دیگه بهتر برای خودم می‌کنمت
¶نه کوکککککک نه من میترسم
$بیا نترس چیزی نمیشه 😈😈😈😈😈
ویو صبح
دخ ک. رفتم پایین دیدم ات داره پنگوئنی راه می‌ره
تابلو عه کوک دیشب اینو کردتش 🗿
مب ک . خوبی آت
¶ممنونم مرسی خوبم
مب ک . آخه داری پنگوئنی راه می‌ری
¶اه نه خ..خوو..بمم
مب ک. اوم باشه
م ک . دیشب خوش گذشت
¶.....
$اره مامان خیلی خوب بود جات خالی😐
دخ ک. آخه صداتون نذاشت بخوابیم
¶ب.بخـــ
$نگران نباشید امشب می‌خوابید
البته شاید
#########
خب خب دیگه باید برم مدرسه
بوس بوس می‌بینمتون
۱۶.۱k
۱۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.