چرا من¿

چرا من¿
.
(پارت۳)
.
ببخشید برای تاخیر 😔❤️‍🩹
.
لوکا: نقشه عوض شد ا/ت رو بیارید اینجا...
همون موقع در باز میشه مین سوک(دختر رئیس مافیا) با لباس خونی وارد میشه
لوکا لبخند میزنه و میگه: حتما بهت خیلی خوش گذشته
تهیونگ یه نفس میکشه
کوکی هم سرشو میندازه پایین
مین سوک میبینه همه جا ساکت شده، پاشو محکم میکوبه زمین و میاد جلوی کوکی
و میزنه تو صورتش دوباره که میاد بزنه
تهیونگ دست مین سوک رو میگیزه و
میگه:کافیه
مین سوک به تهیونگ نگاه میکنه و میگه: به یه شرط تمومش میکنم...بیا امشبو با هم باشیم
تهیونگ: مسخره نباش، روانی
مین سوک دستشو میزاره روی سینه تهیونگ و میگه: از این که بهم میگی روانی خوشم میاد
تهیونگ: دیگه داره حالم ازت بهم میخوره...
مین سوک: با این جملت حال نکردم تهیونگ
مین سوک پاشو میکوبه رو زمینو میره
شب میشه:
ا/ت به عکس باباش نگاه میکنه و میگه:
بابـا...دلم برات تنگ شده کی میای پیشم...
.
سه هفته بعد:
تلفن ا/ت زنگ میخوره
ا/ت تلفنو بر میداره
ا/ت: سلام تهیونگ خوبی...
اتفاقی افتاده؟ کاری داشتی
تهیونگ: فردا تولدمه شب میای خونم تولدمو جشن بگیریم؟
ا/ت: چرا نگفتی تولدت بوده...
تهیونگ: حالا بگذریم میای دیگه
ا/ت: اره حتما میام چه ساعتی...
ادامه دارد...
.
.
شرایط پارت بعد پیج دومم۱۱0تایی شه😙😊
ایدی پیج دومم:
@k_mix_2023_2