part 5

part 5

کوک: آقای جانگ خوب هستین بله منم میشه به آدرس .... رستوران ماه بیاید ممنون خدافز
کوک:آقای جانگ یکی از کارکنان ما هست الان میاد موتور رو میبره
آقای جانگ اومد موتور رو داخل ماشینش گذاشت
ات:آقای جانگ ممنونم کمک کردین هزینه رو بگید تا پرداخت کنم
جانگ:آقای جئون پرداخت کرده خانم
ات: چقدر؟
جانگ:۵۰۰وون
ات از جیبش ۵۰۰وون در آورد و به کوک داد
ات:ممنون آقای جئون و تاکسی گرفت رفت
همه به خونشون رفتن
فردا
شرکت
کوک: چی امکان نداره
جنی :اون از وقتی اومده شرکت تو رو دوست داره اون حتی دوست پسر هم نداره کوک
کوک:میگی چیکار کنم
جنی:به عنوان خواهرت میگم برو پیشش
کوک:ولی دایون
جنی: اونم دیروز توی بار دیدم
کوک:رفته بودی بار
جنی:نه یکی رو فرستادم پیشش
کوک:چرااا(داد)
جنی:اون بهت خیانت کرد روی کت پسره یه دوربین وصل کردیم تا ببینمش
کوک:فیلمش
جنی:بیا ببین.....دینگ دینگ...الو سلام اومدم بیارش توی اتاقم
کوک:من میرم
جنی: خدافز
تق تق
جنی :بیا
ات: سلام خانم جئون بف......
کوک:تو؟
ات: بفرمایید خانم من میرم با اجازه
کوک:هی وایسا
ات رفت
کوک هم دنبالش ، ات سوار آسانسور شد رفت طبقه آخر
کوک به آسانسور نرسید سوار آسانسور دیگه شد
رفت بالا