عاشق بمانید

عاشق بمانید
یک روز آدم حال ندارد
آرایش ندارد
صورت پف کرده و سیاهی دور چشم دارد
جانم ذوق و قریحه آدمی که کور شود
خودش که از خودش استقبال نمی کند
شما هم با چهار تا حرف بدرد نخور
همان شور و اشتیاق ته مانده ای را هم
که دارد خراب نکنید
شمایی که به وقت مشکلات و بدبختی شان
نه سر پیازید و نه ته پیاز
لطفی کنید
وقتی حوصله هم ندارند بغض دارند
هزار کوفت و زهر مار دیگر دارند
کاسه داغ تر از آش نشوید
عاشق بمانید
نه عاشق مو های صاف کرده و آرایش و
حال خوب شان
عاشق روز های سخت و حال خراب و
بی حوصلگی شان هم باشید
عشق یعنی در هر شرایطی کنار هم بودن
قبل از اینکه عاشق ظاهر آدمها شوید
عاشق نشانه های آنها شوید
درک و شعور و فهمشان


‌