پارت ششم / نگهبان

پارت ششم / #نگهبان

گوشی رو برداشت و با موهای خیس و با دقت بیشتری به عکس خیره شد
_بیا برات حوله... گوشیمو بده !
و سریع گوشی رو ازش گرفت و توی جیبش گذاشت و بعد از چند ثانیه همزمان با هم گفتن
_معذرت میخوام !!
_نه تهیونگ تو چرا ؟
_باهات بد حرف زدم !
_مشکلی نیست من نباید گوشیتو میدیدم تخصیر من بود
_اشکال نداره ، چی میخوری برات بیارم؟
_ دوتا قهوه کافیه
_دوتا؟ اوه باشه
جونگکوک با لبخند به بحث پایان داد و سکوتی برای دقیقه های کوتاهی کل کافه رو فرا گرفت
تهیونگ قهوه هارو اورد و روبروش نشست جونگکوک بعد از کمی فکر کردن بحث جدیدی باز کرد
_منم دنبال کار پاره وقتم خیلی وقتا تو خونه تنها و بیکارم
_پس چطوره اینجا بیشتر بیای تا حوصلت سر نره ؟
_فکر خوبیه حتما میام
همچی‌ اوکی بود که گوشی تهیونگ زنگ خورد مادرش بود مثل همیشه بی توجه بهش به بحث ادامه داد
_میتونی جواب بدی !
_نه خب علاقه ای ندارم پس بیخیالش
مجدد پیامکی به تهیونگ اومد
گوشی رو نگاه کرد خب باز هم مادرش بود
_ پیغام : برات سوپرایز داریم تهیونگ .
تهیونگ زیر لب چیزی تکرار کرد که جونگکوک بعد از خوردن قهوه بلند شد که بره
_هوا دیگه بارونی نیست من بهتره برم تهیونگ بعدا بازم میام ، تو‌ مدرسه میبینمت
تهیونگ بعد از دیدن شوگا و دوستاش لبخندش محو‌شد ...
***
#BTS #Army #Taehyung #v #Jungkook #Jimin #J_hope #Jhope #RM #Jin #Suga #Ho_seok
#بی_تی_اس #آرمی #تهیونگ #وی #کیم_تهیونگ #جونگ_کوک #کوک #کوکی #جئون_جونگ_کوک #رمان #جیمین #موچی #پارک_جیمین #یونگی #شوگا #گربه #پیشی #مین_یونگی #جیهوپ #جانگ_هوسوک #هوسوک #آر_ام #نامجون #کیم_نامجون #جین #کیم_سوک_جین #گی #مافیا #بلک_پینک #لیسا #جنی #رزی #جیسو