پارت4

پارت4
داشتم فیلم میدیم که ات افتاد بغلم منم صفت بغلش کردم
-ارباب...
+وقتی تنهاییم من رو جیمین صدا کن
-چشم اربا.... یعنی جیمین
+رسمی هم حرف نزن
-باشه
+من میرم بیرون کار دارم مراقب خود باش
-باشه خدافظ
+خدافظ
ویوی ات
جیمین رفت من هم رفتم شروع کردم به غذا درست کردن داشتم پیاز خورد میکردم که دستم رو بریدم خیلی می‌سوخت دستم رو با باند بستم بعد دوباره شروع کردم سه مودل غذا درست کردم و میز رو چیدم که جیمین امد
-سلام
+سلام
-غذا حاضر کردم
+باشه لباسام رو عوض کنم میام
-باشه برو
جیمین رفت تو اتاق
ویوی جیمین
در خونه رو باز کردم خیلی بوی خوبی می امد که دیدم ات غذا درست کرده فکرش هم نمی‌کردم فکر کردم ات الان خواب باشه ولی غذا درست کرد بیخیال شدم و رفتم پایین و ات داشت غذا ها رو برام میکشید تو بشقاب که دیدم دستش زخمه خیلی عصبی شدم
+چرا دستت زخمه..عصبی
-داشتم غذا درست میکردم زخم شد
+بیب می‌دونستی وقتی به خودت اسیر بزنی تنبیه میشی..عصبی
-ببخشید دیگه تکرار نمیشه
+شب بهت نشون میدم
-اخه...
+همین که گفتم
ویو ی شب ات
داشتم فیلم می‌دیدم که که جیمین امد کنارم روی کاناپه نشست و دستش رو دور کمرم حلقه کرد و کشید سمت خودش
+بد گرل میخوای از زیر تنبیهت در بری
------- -
که جیمین ات رو براید استایل بغل کرد و برد تو اتاق و انداخت رو تخت و شروع کرد به بوسیدن لباش و بعد چند دقیقه جدا شد و رفت سراغ گردنش و کیس مارک میزاشت بعد رفت سراغ سینش یکی رو میخورد و یکی رو می مالید بدون توجه که ات بار اولشه محکم کرد تو ات و محکم می کوبید که ات ناله میکرد
-جیمین اروم
+جیمین یکی محکم کوبید
-ددی احححححححححح
که هر دو کام کردن
پایان
شرط
6فالو