part 20

#part_20
#رها
همونطور رو چمنا دراز کشیده بودم به ابرا خیره شدم
طاها-رها ..من گشنمه...بریم به چیزی بخوریم
رها_این همه چمن اینجاست کجا بری؟
طاها-هان؟
رها-گوسفند مگه علف نممیخوره؟چمن مثل همونه دیگه
طاها-عزیزم اینا غذا توعه نه من
زدم زیر خنده
رها-ن انگار گسفندای امروزی مدرن شدن فست فود میخورن...گوسفند جان پاشو بریم
تا بلند شدیم یه دختر پرید جلومون
دختره-وای پارسا خودتییییی؟؟
برگشتم سمت طاها
رها-مگه اسم تو طاها نیس؟
طاها-چرا
رها-خو پس این با کیه؟
طاها-فکر کنم با توعه
رها_منننننن؟؟؟
دختره-اره دیگه پارسا منو یادت نیس ثمینم
رها-ثمین دیگه خره کیه؟
ثمین-بلهههه؟؟؟
رها-نه منظورم اینه که به جا نیوردم ببخشید
ثمین-بابا ثمین دوست پارمیس رلت
رها-من تاحالا تو عمرم رل نداشتم خانم اشتباه گرفتی
ثمین-پارسا تو باز بانمک بازیت گل کرد میدونم خیلی شوخی ولی الان فکر نکنم جاش باشه
نفس عمیقی کشیدم
رها تو نباید عصبانی شی
آروم باش رها
هیچی نگو الان گورشو گم میکنه میره
طاها-گفتی اسمت چی بود؟
ثمین-ثمین
طاها-پارسا این همون دختره نیس که روش کراش بودی؟
ثمین-چییی؟؟ واقعا پارسا؟.
پشمام این دیگه چی میگه
اصال پارسا خر کیه
بابا ولم کنید کصخال
طاها-اره بابا به خاطر تو از اون دوستت که یادم نیس اسمشو جدا شد بعد دوستت برگشت گفت تو با کس دیگه ای هستی پارسا
هم بیخیالت شد دیگه....وای نمیدونی اون موقع ها چقدر حالش بعد بود همش تو خواب کابوس میدید و تورو صدا میزد
ثمین-بمیرم برات اون پارمیس عوضی به من گفت تو اصلا از من خوشت نمیومد وگرنه منم دوست داشتم
خواست بپره بغلم که کشیدم عقب
ثمین-از همون اولم کسی میخواست بغلت کنه میکشیدی عقب ببخشید حواسم نبود
رها-خواهش
ثمین-من برم به دوستم زنگ بزنم خبر بدم که پیدات کردم حتما خیلی خوشحال میشه
گوشیش در اورد و رفت یه سمت دیگه طاها هم دست منو گرفت و از پارک دویید بیرون
#شکلات_تلخ