آمپول

آمپول ؟💉🥺

جین. پیازا اشکمو در آوردن
یونگی. هیونگ من چیکار کنم
جین. توم سیب زمینی ها و سرخ کن
یونگی. باشه
نامی و هوپی. ما چی
جین. شمام بیاین اینارو رنده کنید
نامی و هوپی. اوکی
(سه ساعت بعد)
یونگی. هوف بلاخره تموم شد
جین. یکی بره جیمین و جینا رو بیدار کنه من حال ندارم
هوپی. من میرم
ته. اوکی برو
هوپی. جیمین
جیمین. بله
هوپی. تو بیداری
جیمین. تازه بیدار شدم
هوپی. بیاین پایین شام حاضره
جیمین. من میرم پایین ولی میترسم الان بیدارش کنم بترسه تو آروم بیدارش کن
هوپی. باشه تو برو
جیمین. رفتم
هوپی. جینا خوشگلم عزیزم بیدار شو(آروم تکونش میده)
+چی شده تروخدا به من آمپول نزنید(بغض و گیج)
هوپی. عزیز دلم کسی قرار نیست بهت آمپول بزنه بیار بریم پایین برای شام(لبخند مهربون)
+اوم اما من هنوزم خوابم میاد
هوپی. می‌دونم عزیزم دوز آرام بخشه بالا بوده اما الان بیا بریم بعد شام میای میخوابی باشه
+اوم باشه
هوپی. بیا بغلم بریم پایین آهان خیلی خوب بریم فندوقم
یونگی. او میبینم که فرشته ی منم بیدار شده که بیا بغلم داداشی
هوپی. (جینا رو داد به یونگی)
یونگی. خوب خوابیدی
+اوم اما هنوزم خوابم میاد(سرشو فرو می‌کنه تو سینه یونگی و چشماشو می‌بنده)
یونگی. خوشگلم اول غذا بخور بعد
نامی. اره عزیزم با شکم خالی نخواب
جین. وگرنه چی میشه
کوک. تو خواب کرما میخورنتا
+نه من نمی‌خوام منو بخورن اول فذامو میخورم بعد میخوابم
ته. آفرین خوشگلم
یونگی. بیا عشقم بخور
هوپی. وایسا از اینم برات بریزم
جیمین. اینم بیا