✯love in hate✯

✯love in hate✯
پارت۶۷

×مردی کمتر بخورر
÷کوک داره لاس میزنه
× *تاسف..ادامه نوشیدنیشو میخوره
÷هییی کوک بش قرص دادد
÷کوک زیادی حرف نمیزنن؟؟؟
÷کوک نگا دوتا بسته قرص بش داد
÷کوک میخواد خواهرمو بکشه
÷کوک..
×زهره ماررر هیونگگگ
÷ام•-•
×چیه
÷هیچی•-•
×مگه شبکه خبری اخه؟
÷نه•-•
‌.
.
قرصی که عجیب بود ریختم تو بطری.. قرص تحریک کننده هم ریختم توی بطری دیگه و درشو بستم یه بطری دیگه ور داشتم رفتم پیشش نشستم
•بیب دیر کردیا..حالم بده *کلا خمار شده
بطریو بش دادم و اونی که درش بسته بود گذاشتم کنار بطریو کامل خورد..میخواست اون یکیم بخوره که یکی از دستش گرفتش
^به خانوم خانوما
+چته
^هیچی اومدم بخورم
+اون ماله منه برو بیار
^همینو میخوام *درشو باز کرد و همشو خورد
+احمق(زیر لب)
+خب من دیگه میرم بای
^میموندی حالا
پاشدم رفتم سره میزه جیمین..
+به داداشه گلم
÷با صگ بودم؟
+دلم خواست بیام
÷دلت غلط خواست کوکم روش
×وا به من چه
+یاا باید یکاریو انجام میدادم..بعدشم تو و کوک که مواظبمین پس مشکلی نمیبینم
÷چه بلایی سره اونا اوردی
+هیچی
÷پس جریان قرصا و ددی گفتنت چی بود؟؟؟
+از کجا شنیدی•-•
×فانوصن جدی جدی گفتی ددی•-•
÷نگفتی؟
+پاشین بریم بو الکل خفم کرد
بالاخره سوالاشون تموم و رسیدیم خوابگاه..رفتیم خوابیدیم..
.
.
^ای دارم میمیرم
•هیو..هیون*قش کرد
^چی شدیی پاشو بریممم
^ای خدا..
*کولش کرد و رفتن سمت خونشون..
*تو راه
^اییی گندددد...دارم میمیرم
^بسس ککننن
*میاره بالا رو شونش...خلاصه از درد مردن الفاتحه
.
.
÷کارت بد بود خدا میدونه الان چیکار میکنن
+حقش بود
×راس میگه یادته چقد میسورو اذیت کرد