عشقبیرحم

#عشق_بی_رحم

ات:ایزول بود

تهیونگ:پس کار ایزول بود....
چی کارش کردی ها؟(عربده)

ایزول:من که.....ک..کاری....ن...نکردم(با ترس)

لیا:چیکارش داری ددی اشکال نداره

تهیونگ:اشکال نداره؟(خنده)
تو دیوونه شدی؟اگه میمرد چی؟(عربده)

لیا:چرا هالا تو غیرتی و نگرانی که بمیره ها(داد)

تهیونگ:خفه شو سر من داد نزن(عربده)

لیا:میخوام داد بزنم چرا انقدر برات مهمه چی داره که ازش دفاع میکنی و حواست بهش هست؟(داد)


تهیونگ:‌به تو چه ها؟(پوزخند)

لیا:به من چه من دوست دخترتم حق دارم بدونم(داد)

تهیونگ:خوب بزار بگم چون این مثل تو هرزه نیست که هر شب زیر یکی باشه بعد بیاد به کسی که میخواد ازش انتقام بگیره بگه ددی تا گولش بزنه(پوزخند)

لیا:چی....(پوزخند)من هرزم؟
تو چی میدونی ها؟

تهیونگ:همه چیزو در باره ی تو میدونم فکر میکنی خرم؟(خنده)
تو فکر میکنی کسایی که زیر دست من و ات کار میکنن گول کسایی رو میخورن که یه هرزه بیش نیستن؟سخت در اشتباهی ایزول جزئی از ماست و هیچ وقت همکار کسی نمیشه که با جندگیش همه رو جذب خودش میکنه(جدی و داد)(خدایی حال کردین چی نوشتم😂🤙)

لیا:(گریه فیک)

ات:فکر نکن گول گریه هاتو میخوریم....

لیا:(خنده)تو....یکاری میکنم تا عمر داری زار بزنی و التماسم کنی زنده بزارمت(داد)

ایزول:کیش کیش موژ موژ(خنده)

ات/تهیونگ:(خنده)

تهیونگ:تو برو به جندگیت برس که اگه یه روز نرسی به محبوبیتت بینه جنده ها نمیرسی

لیا:باز میام نگران نباش

(خوب الان براتون سواله که تهیونگ ات مگه باهم مشکل نداشتن؟)

فلش بک برای قبل مرگ فیکه پدر و مادر تهیونگ:

(لیا از قبل با تهیونگ تو رابطه بوده بعد لیا که تو خونه تهیونگ بوده دوربین هایی تو خونه به کار میندازه که کارت های تهیونگ و ببینه تا انتقام بگیره و اون روزی که ات میاد خونه تهیونگ تا با پدر و مادر تهیونگ آشنا بشه تهیونگ ات متوجه دوربین های مخفی توی خونه میشن و تصمیم میگیرن اون شب رو نقش بازی کنن و این موضوع رو به پدر و مادر تهیونگ میگن و اون ها هم همکاری میکنن تا لیا رو رکب بزنن)

(ات و ایزول اون روز با هم تو راه رو درباره مسموم کردن پدر و مادر تهیونگ حرف میزدن ولی از قبل برنامه ریزی کرده بودن و این کارسون نقش بازی کردن جلوی دوربین مخفی بوده و ات بجای شیشه دارو مسموم کننده شیشه آب خالی میدی)

(اون لحظه ای هم که تهیونگ از موهای ات میگیره تا تنبیه اش کنه اون موقع هم نقشه بوده تهیونگ قراره بود که طبیعی رفتار کنه مجبور میشه از موهای ات بگیره و کشون کشون اون رو به بالا بکشه و هم مجبور میشه شلاق بزنتش ولی شلاق ها رو محکم نمیزنه به آرومی میزنه ولی ات ناله و جیغ میزنه تا طبیعی نشون بده چون تو اتاق شکنجه هم دوربین گذاشته بود)

(اون لحظه ای هم که پدر و مادر تهیونگ میمیرن یا به درستی بیهوش میکنن خودشون رو ایزول اون شیشه ای که داخلش آب بوده رو یه قطره یه قطره داخل نوشیدنی پدر و مادر تهیونگ میریزه که لیا رو بازی بدن و لیا فکر کنه پدر و مادر ات مردن و تهیونگ به پدر و مادرش گفته بود که وقتی نوشیدنی رو می‌خورید بیهوش بشین انگار که مردین که طبیعی نشون بده و اونها خودشون رو ولو میکنن رو زمین انگار که مردن)

(یا اونجایی که ات به تهیونگ تیر میزنه اون قسمت واقعا میزنه چون بجز اون کار دیگه ای نمیتونستن انجام بدن)

(و بعد چند دقیقه دوربین ها رو سیاه میکنن یعنی قطع میکنن و دوربین هایی که به کار رفته رو از قسمت هایی از خونه در میارن)

(بعد اینم بگم هعی ‌شما میگین تهیونگ که پدر و مادر نداشت اینا از کجا در اومدن بگم اینا پدر مادر اصلیش نیستن پدر و مادر اصلیش مردن و تهیونگ به پرورشگاه رفته و این زوج تهیونگ و به فرزند خوندگی انتخاب کردن.....)

پایان فلش بک:

ات:به سلامت

تهیونگ:عاشقتم

ات:چه یهویی(خنده)

تهیونگ:دیگه دیگه فقدر میدونم چقدر خوبه

(الان میگین ات مگه نمی‌خواست از تهیونگ انتقام بگیره؟الان میگم)

(ات از پدرش متنفر بود فقدر میخواست اسناد مهم و‌ کار مافیایی که به ات میرسه رو بگیره و پد‌ر خودش و بکشه چون اون همیشه باعث می‌شد مامانش اذیت بشه هر شب پدر زن ها یا دخترای خنده رو میاور و باهاشون می‌خوابید و مامان ات رو هم طلاق نمی‌داد تا راحتش کنه)

ادامه دارد🖤

شرایط:🕸

5لایک🕸

4 بازنشر🕸

15کامنت🕸

ببخشید دیر شود🥲🫵✨💝