کمرم گرفت و چسبود منو به دیوار و درو بست
کمرم گرفت و چسبود منو به دیوار و درو بست
آیش سر صبحی اخه؟؟
جونگ کوک:خب دلم برات تنگ میشه
نظرت چیه از فردا شب تو یه اتاق بخوابیمم؟؟؟~
یااا بالا خونه رو دادی اجاره؟؟
فعلا نمیخوام کسی بدونه تا فن ساین و کنسرت بعدش
جونگ کوک:چراا
دوره هیتا تازه تموم شده بعدشم طرفدارات نه منو زنده میزارن نه تورو میزارن اینجا بمونی یهو دیدی گروگان گرفتنت بردنت
و البته قرار گذاشتنم برا ایدلا ممنوعه
جونگ کوک:میخوام بگم از اینکه ایدلم بدم میاد ولی اگه ایدل نمیشدم تورو میدیدم؟کی میدونه
صورتشو کرد تو گردنم و دستشو برد زیر تیشرتم و کمرم از زیر گرفت
هلش دادم
یا دیوونه شدیی؟؟؟ الارم صدا بزنه هم دهن من هم تو صافه گاگول
جونگ کوک دستاشو نشون داد
کوک:دراوردمش یکی شبیهشو انداختم نفهمن
از الان بگم هنوز ۲۴ ساعت نشده ما باهمیم و قرار نیست دستمالیم کنیااااا
کوک:عهه انقد سنگ دل نباش دیگه یه اندازه کافی تحمل کرده بودم
منحرف مریضض
کوک:یه بوس؟
یه بوس؟
کوک:خواهشش
اوپا فقط یه بوس باشه؟
کوک:موا؟
چی؟
کوک:چی گفتی؟؟
یه بوس فقط
کوک:گفتی اوپا؟؟~~
یجوری تعجب کردی انگار ازت بزرگ ترمو این حرفو زدم
کوک: یبار دیگم بگوو
ساکت شو خواهش میکنممم سر صبححییی
کوک چونمو گرفت و منو بوسید
همونجوری که میبوسید منو بلند کرد و پامو دورش حلق کردم
انداخت رو تخت یه ثانیه جدا شد تیشرتشو دراورد
وادفاکک جونگ کوک داری چیکار میکنییییی
خم شد که در جا هلش دادم و از رو تخت اومدم پایین و از اتاق در اومدم بیرون که...
آیش سر صبحی اخه؟؟
جونگ کوک:خب دلم برات تنگ میشه
نظرت چیه از فردا شب تو یه اتاق بخوابیمم؟؟؟~
یااا بالا خونه رو دادی اجاره؟؟
فعلا نمیخوام کسی بدونه تا فن ساین و کنسرت بعدش
جونگ کوک:چراا
دوره هیتا تازه تموم شده بعدشم طرفدارات نه منو زنده میزارن نه تورو میزارن اینجا بمونی یهو دیدی گروگان گرفتنت بردنت
و البته قرار گذاشتنم برا ایدلا ممنوعه
جونگ کوک:میخوام بگم از اینکه ایدلم بدم میاد ولی اگه ایدل نمیشدم تورو میدیدم؟کی میدونه
صورتشو کرد تو گردنم و دستشو برد زیر تیشرتم و کمرم از زیر گرفت
هلش دادم
یا دیوونه شدیی؟؟؟ الارم صدا بزنه هم دهن من هم تو صافه گاگول
جونگ کوک دستاشو نشون داد
کوک:دراوردمش یکی شبیهشو انداختم نفهمن
از الان بگم هنوز ۲۴ ساعت نشده ما باهمیم و قرار نیست دستمالیم کنیااااا
کوک:عهه انقد سنگ دل نباش دیگه یه اندازه کافی تحمل کرده بودم
منحرف مریضض
کوک:یه بوس؟
یه بوس؟
کوک:خواهشش
اوپا فقط یه بوس باشه؟
کوک:موا؟
چی؟
کوک:چی گفتی؟؟
یه بوس فقط
کوک:گفتی اوپا؟؟~~
یجوری تعجب کردی انگار ازت بزرگ ترمو این حرفو زدم
کوک: یبار دیگم بگوو
ساکت شو خواهش میکنممم سر صبححییی
کوک چونمو گرفت و منو بوسید
همونجوری که میبوسید منو بلند کرد و پامو دورش حلق کردم
انداخت رو تخت یه ثانیه جدا شد تیشرتشو دراورد
وادفاکک جونگ کوک داری چیکار میکنییییی
خم شد که در جا هلش دادم و از رو تخت اومدم پایین و از اتاق در اومدم بیرون که...
۶۷۰
۲۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.