مافیا گرل وحشی🖤
مافیا گرل‌وحشی🖤
ا/ت:دیروز ک جیمین به نازنین اعتراف‌کرد تو فکر این بود ری اکشن پدرش چیه‌اگه پرو بازی در اورد مغزش رو با خاک یکسان کنم فعلا ک اینجاییم
بچه ها بچه ها توجه کنید منو جئون امروز میریم‌دنبال یار بگردیم شما امشب بر‌میگردید کره و توی تک تک شهر پخش میشید و چند نفرتون جلوی خونه آرون باشید و دم پایگاهشون شوگا تهیونگ‌جیمین نازنین لویی و آنا شما بمونید بچه های گروه گرگ سفید ک توی ساخت وسایل و شیمی فرق‌نمیکنه توی این جور‌چیزا خوب هستید برید به کارگاه جنی لیسا و اونجا وسایل و‌سم های مختلف درست کنید جنی من ی چیزای کوچولویی مثل‌همون عنکبوت ها میخوام ک به خونه چیس فرستادیم کسایی ک شیمی‌بلدید میخوام ی مواد سمی درست کنید لیسا توهم این دوتا رو باهم ترکیب کن جوری که این عنکبوت ها میترکن اون سم ازشون خارج بشه کسیتون بخواد از حرف من سرپیچی‌کنه و منو لو بده حتی اگه بمیریم روحش اون رو میکشه فهمیدید با هیچ‌کدومتون شوخی ندارم خب دیگه برید وسایلتون رو‌جم‌کنید ماهم شب میریم دنبال یار
کوک: واقعا باور نمیشد این چه مغزیه داره نمیتونم بفهمم خیلی زیرکههه رفت توی اتاق منم رفتم دنبالش ا/ت ا/ت
هوم بله؟
کوک: تو مطمئنی از این کار
اره دیشب تا صب بیدار بودم و داشتم روش‌کار میکردم ی جوری‌بکشمش ک دیگه توی تاریخ کسی زو اینجوری‌نکشن
کوک: نسکافه ای‌توی دستش بود(توی لیوان یک بار مصرف) رو فشار داد ک همه‌ریخت روی دستش روی میز ولی انگار نه انگار
جئون ی جوری‌انتقام بگیرم ک سربازاش هر شب خواب مرگ خودشون رو ببینن
شوگا: دوباره رفتم همونجا داشت میرقصید اهنگ on رو داشت میرفت یکی از بزرگترین خواننده های دنیا خوند ک کره ای هستن راستش این رقص‌رو من خیلی‌دوس داشتم برای همین یاد گرفتم از پشتش شروع کردم به رقصیدن ک از توی شیشه لبخندی بهم زد و باهم ادامه دادیمش وقتی‌تموم شد برگشت سمتم
آنا: نگفتی توهم رقص بلدی
نه فقط اینو‌دوس داشتم یاد گرفتم
آنا: اهوم خب باز چرا اینجایی
هیچی حوصلم سر رفته بود
آنا: اهوم اشکال نداره پس من میرقصم‌تو ببین
اهوم حتما
یه اهنگ پلی کرد شروع کرد به رقصیدن جلوش‌نشستم روی چمن ها و‌نگاش کردم تاحالا توجه نکردم بهش خیلی خوشگل بود چشماش موقع رقصیدن میدرخشید و موقع حرکات بدنش کاملا آماده بود‌خیلی سریع میرقصید رقصش ک تموم شد هنوز‌محوش بودم ک با صداش به خودم اومد
آنا: هی‌مین چطور بود؟؟
عالی بود نظرت چیه بریم؟؟
آنا: اره خسته شدم من میرم حموم
پارت سی سوم🖤👸🏻
ا/ت:دیروز ک جیمین به نازنین اعتراف‌کرد تو فکر این بود ری اکشن پدرش چیه‌اگه پرو بازی در اورد مغزش رو با خاک یکسان کنم فعلا ک اینجاییم
بچه ها بچه ها توجه کنید منو جئون امروز میریم‌دنبال یار بگردیم شما امشب بر‌میگردید کره و توی تک تک شهر پخش میشید و چند نفرتون جلوی خونه آرون باشید و دم پایگاهشون شوگا تهیونگ‌جیمین نازنین لویی و آنا شما بمونید بچه های گروه گرگ سفید ک توی ساخت وسایل و شیمی فرق‌نمیکنه توی این جور‌چیزا خوب هستید برید به کارگاه جنی لیسا و اونجا وسایل و‌سم های مختلف درست کنید جنی من ی چیزای کوچولویی مثل‌همون عنکبوت ها میخوام ک به خونه چیس فرستادیم کسایی ک شیمی‌بلدید میخوام ی مواد سمی درست کنید لیسا توهم این دوتا رو باهم ترکیب کن جوری که این عنکبوت ها میترکن اون سم ازشون خارج بشه کسیتون بخواد از حرف من سرپیچی‌کنه و منو لو بده حتی اگه بمیریم روحش اون رو میکشه فهمیدید با هیچ‌کدومتون شوخی ندارم خب دیگه برید وسایلتون رو‌جم‌کنید ماهم شب میریم دنبال یار
کوک: واقعا باور نمیشد این چه مغزیه داره نمیتونم بفهمم خیلی زیرکههه رفت توی اتاق منم رفتم دنبالش ا/ت ا/ت
هوم بله؟
کوک: تو مطمئنی از این کار
اره دیشب تا صب بیدار بودم و داشتم روش‌کار میکردم ی جوری‌بکشمش ک دیگه توی تاریخ کسی زو اینجوری‌نکشن
کوک: نسکافه ای‌توی دستش بود(توی لیوان یک بار مصرف) رو فشار داد ک همه‌ریخت روی دستش روی میز ولی انگار نه انگار
جئون ی جوری‌انتقام بگیرم ک سربازاش هر شب خواب مرگ خودشون رو ببینن
شوگا: دوباره رفتم همونجا داشت میرقصید اهنگ on رو داشت میرفت یکی از بزرگترین خواننده های دنیا خوند ک کره ای هستن راستش این رقص‌رو من خیلی‌دوس داشتم برای همین یاد گرفتم از پشتش شروع کردم به رقصیدن ک از توی شیشه لبخندی بهم زد و باهم ادامه دادیمش وقتی‌تموم شد برگشت سمتم
آنا: نگفتی توهم رقص بلدی
نه فقط اینو‌دوس داشتم یاد گرفتم
آنا: اهوم خب باز چرا اینجایی
هیچی حوصلم سر رفته بود
آنا: اهوم اشکال نداره پس من میرقصم‌تو ببین
اهوم حتما
یه اهنگ پلی کرد شروع کرد به رقصیدن جلوش‌نشستم روی چمن ها و‌نگاش کردم تاحالا توجه نکردم بهش خیلی خوشگل بود چشماش موقع رقصیدن میدرخشید و موقع حرکات بدنش کاملا آماده بود‌خیلی سریع میرقصید رقصش ک تموم شد هنوز‌محوش بودم ک با صداش به خودم اومد
آنا: هی‌مین چطور بود؟؟
عالی بود نظرت چیه بریم؟؟
آنا: اره خسته شدم من میرم حموم
پارت سی سوم🖤👸🏻
۱۱.۳k
۲۲ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.