P12🥲🫂💕

P12🥲🫂💕
ا.ت«دست بورام رو گرفتم .....از گارسون پرسیدم سرویس بهداشتی کجاست ......با بورام رفتیم اونجا......دست و صورت بورام رو شستم و فرستادمش بیرون«بورام بیرون منتطر باش الان منم دستامو میشورم میام
بورام«باشه.....از اونجا بیرون اومدم......که یه مردی اومد پیشم
گارسون«میخوای بريم پیش بابات؟
بورام«آره
گارسون«پس دنبالم بیا
_دختر کوچک خبر نداش چه اتفاقی قراره بیفته.....پس دست های مرد رو گرفت و دنبالش راه افتاد
ا.ت«دستامو شستم و رفتم بیرون......پس بورام کجاست؟.....با خودم گفتم شاید رفته پیش کوک.....رفتم سر میزمون ولی بورام رو ندیدم«کوک بورام کجاست؟
کوک«مگه پیش تو نبود؟
ا.ت«چرا ولی وقتی اومدم بیرو ندیدمش
کوک«یعنیکجا میتونه رفته باشه
ا.ت«نمیدونم
کوک«از جام بلند شدم و با ا.ت همه جارو گشتیم.......پس کجاست......از گارسون و همه پرسیدیم ولی کسی ندیده بودتش.......یعنی چه اتفاقی افتاده.....کجا رفته.......توی فکر بودم که......دوربین ها......با ا.ت سمت (اون اتاقی که کلی کامپیوتر داره یه نگاهبانم داره که نمیدونم اسمش چیه😂)رفتیم........نگهبان اجازه نمی‌داد و لجبازی میکرد......آخر کلی بهش پول دادم......الان اون پول مهم نبود.....مهم بورام بود که نبود......دوربینارو نگاه کردم ولی چیز خواصی نبود و اون قسمت حذف شده بود......هوففففف همینو هم کم داشتیم
ا.ت«حذف شده حالا چیکار کنیم کوک
کوک«نمیدونم
ا.ت«کوک ترو خدا یه کاری کن...بورام گم شده*گریه
کوک«عزیزم گریه نکن پیداش میکنیم........همه اطلاعات فیلم ها رو همه چی رو برداشتیم و رفتیم خونه.....شاید ته یا جیمین بتونن یه کاری کنن
............
ته«کوک ولی این کلی زمان میبره و معلوم نیست بشه یا نه
کوک«مهم نیست
جیمین«ته ما باید تموم سعی مون رو بکنیم پای جون یه بچه وسطه
ته«سعیمو میکنم
ا.ت«ممکنه کار جیهون بوده باشه؟
کوک«شکی درش نیست
ته«اگه کار اونم نباشه؟
کوک«دیگه نمیدونم......هرچیباشه امشب معلوم میشه
جیمین«مگه امشب چه خبره؟
کو‌ک«میخوام به عمارت جیهون حمله کنمو اون رو گروگان بگیرم و ازش حرف بکشم.....ته یه گروه ار بهترینارو آماده کن شب ساعت ۳ حمله میکنیم
...........
گارسون«قربان آوردیمش
؟«ببرش به همون اتاقی که بهت گفتم
(دیگه گارسون نمیگم میگم ووک)
ووک«چشم
_مرد دختر رو بغل کرد و به اتاقی که از قبل ب اش آماده کرده بودن برد.....جسم بیهوش دختر رو روی تخت گذاشت و پتو رو روی اون کشید