فیک چرا تو

#فیک: چرا تو؟
       پارت هشتاد و نه☆

یونا: خب اگه نزنم چیی
دایانا: حالا...... میبینیم
یونا: منم گفته باشم که تو میبینی*سریع میره جلو*
دایانا: یاااا اسمت چیبود؟ اینقد مطمئنی*میدوعه سمت یونا*
یونا: چند بار بگم اسمم یوناس.... درضمن حتما اینقد مطمئنم که میگم
دایانا: آه باشه..... ولی از ما گفتن بود ابجی سریع حاضر شو بریم سرکلاس اولین روزه
یونا:[عجب پیله ایه این.... هوففف خدایا امسالو به خیر بگذرون]
°وارد کلاس میشن°
^همهمهه برپاس^
- هعیی رفیق اون دختره رو میبینی اونو واسم جورش کن جریمت همینه
_کودوم؟ بگو خودم واست استین بالا میزنم
-همون دختر ظریفه به نظر تازه وارد میاد
_یه جور میگی انگار....ولی اگه منظورت اون مو خوشگلس که باید بگم اون مال منه
-هعی هعیی چشت به ناموس من نیوفته هاا که با من طرفی
_داداش بیخیال دوتایی باهم....
دایانا: چقد زر میزنین چی هعی تو گوش هم پچ پچ میکنین
-دایانا این دوستته؟
دایانا: چیه ازش خوشت اومده؟ بیخود تلاش نکن از کسی خوشش نمیاد از اون مثبتاس
_اگه وایمون یه قرار باهاش جور کنی هرکاری بگی واست میکنیم هوم؟
دایانا: بیخیال میگم محل سگ به پسرا نمیده
_یااا منم کیم ته وو از من دروغ نمیشنوی اگه یه قرار واسم جور کنی هرکاری بگی میکنم قول میدم
دایانا: بله میدونم تو کیم ته وویی به خاط...
-وایسا ببینم ته وو تو قرار شد دختره رو واسه من جور کنی
ته وو: ببین جی یون..... یکی دیه رو بگو... ولی این ما خودمه
جی یون: حرو....
دایانا: دوتاتون خفه خون بگیرین نمیفهمین؟ اون از پسرا خوشش نمیاد
جی یون: حالا تو یه تلاشی بگن
دایانا: از من گفتن بود
`میره سمت یونا`
دایانا: یونا..... یه سوال
یونا: هوم؟
دایانا: اون دوتا پسر خوشتیپ اونجارو میبینی
یونا:*به دور و بر نگاه کردن* هومم؟ خب؟ اونارو میگی..... پس تایپت اینان اصلانم خوشتیپ نیستن البته ببخشیداا
دایانا: هوممم چیزه ازم خواستن که بهت بگم که.... از تو خوشـ...
یونا: ببخشید دایانا ولی فک کنم منظورمو قبلا خیلی واضح بهت رسوندم
دایانا: مـ.... آیششش بهشون گفتماا ولی گوش ندادن
یونا: هوم بهشون بگو جوابم منفیه مچکرم*لبخند*
ته وو: خدایی لبخندشوو نیگااا
جی یون: هیسس دایانا داره میاد سمتمون گرچه من میدونم منو انتخاب میکنه