من عاشقش شدم ³¹

من عاشقش شدم ³¹
از زبان سوجین:
امکان نداشت اون بود اونکه مرده بود اون دایون عوضی اما فورا فرار کرد تو دستشویی منتظر بودم بیاد بیرون اما بنظر می‌رسید گریه کرده
+: سوجون خودتی خوبی چرا گریه کردی قند عسلم(بچم گریه اش گرفت)
×: ازم ناراحتی مگه نه(بغض)
+: چرا ناراحت باشم عسلم چیشده تو اول واسم توضیح بده چرا گریه کردی
×: سوجین من....(کل داستان و تعریف کرد و گریه اش گرفت )
+: عزیزم اینکه تقصیر تو نیست گریه نکن چشمای قشنگت خراب میشه (گریه)
×: واقعا هنوز دوسم داری(بغض)
+: اوم اما فک نمیکنی یه کار اشتباه کردی
×: ببخشید نباید خودم و به مردن میزدم
+: اون نه
×: پس چی(یه نگاه به خودش کرد )
×: من سوجون نیستم(داشت میرفت)
داشت میرفت که دستشو گرفتو و براید استایل بغلش کردم و گفتم
+: بیبی کوچولو ی من بخاطر این لباساش باید تنبیه شده
×: سوجین من و بزار زمین
+: الانم دیگه خوش گذرونی بسه میبرمت خونه
×: مگه تو با رفیقت نیومدی
+: صددرصد الان رفیقم رو یکی هست
×: لنگه ی همین
+: هنوزم تو بغلمی ها
×: سوجین بزارم زمین
+: نچ نمیشه
بردمش و گذاشتمش تو ماشینم و به سمت خونم رفتیم و چونکه تازه رفته بودم اونجا خداروشکر خبری از خدمتکار و اینا نبود
×: مگه تو اینجا خونه داشتی
+: زنم انگار ازم هیچی نمیدونه
×: حقم دارم من و تو تا ازدواج کردیم مشکل پیدا شد
+: دیگه اسم مشکلا رو نیار امشب میخوام دلمو کنارت خالی کنم
×: فقط میتونی کنارم بخوابی نه کار دیگه ای یهو واسم دارک نشی
+:: دارک شدن واسه وقتی که رفتیم سئول امشب میخوام تو بغلم فشارت بدم گوگولی ی من
×: من لباس ندارم گشنمم هست
+: برو یکی از لباسای من و بپوش بعدش بیا پایین واست یه شام درست کنم از اون خوشمزه ها
×: آفرین شوهر هنرمندم من یه حمومی هم میرم تا اون موقع اما باشه اوکی (از نظر سوجین کیوت هستش)
+: باشه کیوت من