ی.قاتل.عاشق

#ی.قاتل.عاشق
#پارت.بیستم
از زبون #سیلدا


وقتی وسایلمونو پس گرفتیم حسابی کتک زدیمشون و کتک خوردیم دزدا فرار کردن🤞🏿
سیلدا:عالی بود...
حوری:خوب من یچیزی پیدا کردم یه نامه با یه نقشه🙌🏿
کریص:بده ببینم
مبینا:چرا باید همه‌کاره تو باشی اصلا😐
چانیول:چون ازمون عاقل‌تر و بزرگ‌تره
سهون:میفرمودین😐🥀
حوری نقشه‌رو داد به کریص همینطور نامه همه چپ کردیم رو کریص وقتی نامه رو خوندیم به نقشه نگاه کردیم به محل های مشخص شده ذل زدیم😐🤟🏿
کریص:خوب انگار میخوان بندازنمون تو باید برعکص این نقشه عمل کنیم🤦🏾‍♂
رویا:چجوری برعکس عمل کنیم؟!
لوهان:یعنی اینکه اگر الان این شهر و علامت زده باید درست بریم شهر مخالفش💁🏾‍♂
رویا:اهان🤓
لوهان:خاهش میکنم😐✌️🏿
حوری:خوب پس الان بجای ترکیه باید بریم کجا؟!
مبینا:به مخالفش عمل کنیم میریم المان(همینجوری یچیزی میپرونم شما جدی نگیرین حسش نیص برم نقشه نگاه کنم مخالف و نمیدونم چی چی شهرارو در بیارم😐)
چانیول:ااووففف خیلی دوره که😩
سهون:من بیچاره میشم بخام این راهو بیام
لوهان:هرچی فک میکنم به من نیازی ندارین من برمیگردم کره
رویا:خونه‌مارم باید تمیز کنی😁
لوهان:توروحت😐
رویا:تو روح خودت
سیلدا:خوب باش پس حرکت میکنیم🥀
سهون:ععییششش بریم
مبینا:میگم سهون خوبه تو دختر نشدی انقد که غر میزنی😐
سهون:پسر بودن بهتره میتونم هرکاری دوس دارم انجام بدم🕶🤞🏿...


#ادامه..دارد🥀