تو مطعلق به منی

تو مطعلق به منی
پارت ۷
ویو گونگ یو
(فلش بک به چند دقیقه قبل)
همراه بقیه اعضای باند دور هم نشسته بودیم و داشتیم حرف میزدیم که یکیشون گفت(بچه ها علامت دوستش رو میزارم)
:راستی گونگ یو شنیدم کارات خوب پیش نمیره؟؟!
گونگ یو:آره وضع مالیم بهم ریخته بعد نمیدونم چطور به دخترا بگم
:خوب چرا یونا رو با جیمین آشنا نمیکنی خودت میدونی که پدر جیمین بزرگترین باند مافیا ی کره رو داره اداره میکنه و پسرش جانشین بعدیش هست و خیلی هم خوشتیپه اونم امشب همراه پدرش میاد یک شانسی رو امتحان کن بهم میان
گونگ یو:جیمین؟آها پارک جیمین رو میگی ولی میدونی که نظر من تنها مهم نیست باید ببینم یونا چی میگه ولی ایده ی خوبیه.پسرم شوگا میشه دخترا رو صدا کنی
شوگا: چشم(سرد و خشک)
(پایان فلش بک)
حال
پدر:بچه ها من یک تصمیمی گرفتم که میخوام بهش عمل کنید ولی به نظر خودتون هم احترام میزارم
و رو به یونا گفتم
پدر:بچه ها راستش من یک مدتی هست که کارام خوب پیش نمیره واسه همین
یونا عزیزم میخوام تورو جانشین خودم کنم ولی از اونجایی که تنهایی نمیتونی ازت میخوام با پسر شریکم پارک جیمین ازدواج کنی
ویو یونا
با حرفی که پدر از من و ات باهم گفتیم:چییی؟؟(بلننند و تعجب)

ادامه دارد..

بچه ها من خیلی خوشحال میشم اگه حمایت کنید و اگه نظری دارید حتما تو پی وی بگید من سعی میکنم از نظرات شما استفاده کنم و اگه به نظره شما فیک ایرادی داره حتما بگید 🌹🌹🌹🌹
خیلی ممنون💖💖