پارت اول رمان از جنس امید🌛

پارت اول رمان از جنس امید🌛
همه چیز از جایی شروع شد که:
از زبان صدف♤
با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم..میخواستم دوباره بخوابم که یادم افتاد امروز امتحان ریاضی دارمم..
به سرعت نور شیرجه زدم سمت دستشویی..
آماده شدمو رفتم پایین

مامان: عه عه عه شما چرا از خواب شیرینتون زدین اومدین پایین برای صبحانه..من خودم صبحونه رو میاوردم تو تخت میل کنین..
+صبح شماهم بخیر مامان خوشگلم..شمام اگه تا ساعت ۲ نصفه شب ریاضی کار کنین ۶ صبح به راحتی بیدار نمیشین..
ماهلین کجاس؟
_ مریض شده هی گفتم تو این سرما بستنی نخور کو گوش شنوا
+اوخی..عیب نداره مامان بچه تو زمستون باید مریض شه دیگه
_کی گفته اون وقت؟
+کسی نگفته خب قانونشه..
حالا بگذریم
+من دیگ برم مامان دیرم میشه
_توهم که همیشه هولی
+میدونی که الان سه ساعت باید معطل هانا شم تا بیاد فعلا
دوست دارم بوسس
از خونه اومدم بیرون واسه امتحان امروز خیلی استرس داشتم من همیشه همه ی درسامو به راحتی ۲۰ و نهایت ۱۹ میگرفتم اما با این ریاضی همیشه پدرکشتگی داشتم..
رسیدم جلو در هانا.
زنگو زدم ۲ دیقه بعد با یه صدای خوابالو جواب داد و گفت الان میام..
و منی که میدونستم مثله همیشه تازه از خواب بیدار شده و الان هول هولکی حاضر میشه..
۱ دهم من درس میخونه و حرص میخوره اما همیشه نمره هاش مثه خودمه..
۵ دیقه بعد با چند تا لقمه تو دستش اومد
_سلام میمون سحرخیز
+سلام گوریل خوابالو..ارزو به دل موندم بیام جلو این در تو حاضر آماده بیای پایین..
_آرزو بر جوانان عیب نیست.
+بر پیرزنای تنبل هم عیب نیست..
_نممک دوون
+شکر پااش
_چرا همیشه یه جواب تو استینت داری؟
+دیگ ما اینیم دیگه

بچه ها بیشتر از این نمیتونم پست کنم..
نظراتتونو بگین و حمایت کنین هر هفته یه پارت میزارم حمایت کنین هفته ای چن پارت..
نوشته خودمه و اصلا راضی به کپیت نیستم
لاو یووو
#بی_تی_اس #تهیونگ #جیمین #شوگا #ویسگون #طنز #جونگکوک #کوکی #کوک
#وی #جین #جیهوپ #بلک_پینک #لیسا #لالیسا #لالیسا_مانوبان #جنی #کیم_جنی #جنی_کیم #پارک_رزی #رزی #جیسو_کیم #کیم_جیسو #کیدراما #کیپاپ #کره_ای #اسمرفود #موکبانگ #خوردنی #روتین_کره #روتین #روتین_نادینا #حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها #روز_زن
#روز_مادر #آنباکس_کیوت #ویسگون #سرنا_امینی #سرنا #طنز_سرناامینی #پریسا_پور_مشکی #پریسا_پوربلک #کلیپ_خنده_دار #مود #army #MOOD😄💔